بيانيه ۱۶ ربيع الثاني ۱۴۳۲ (۰۱/۰۱/۱۳۹۰)

حضرت حاج دکترنورعلی تابنده مجذوبعلیشاه ارواحنا فداه

هو

121

يا مُحَولَ الحَولِ وَ الاحوال حَول حالَنا اِلی اَحسَنِ الحالِ

اللَّهُمَّ رَبَّنَا أَنزِلْ عَلَيْنَا مَآئِدَةً مِّنَ السَّمَاءِ تَكُونُ لَنَا عِيدًا لِّأَوَّلِنَا وَآخِرِنَا وَآيَةً مِّنكَ وَارْزُقْنَا وَأَنتَ خَيْرُ الرَّازِقِينَ

عید نوروز باستانی این یادگار حضرت زرتشت (ع) و میراث ماندگار نیاکان پاک ما ایرانیان که تجلّی گاه وحدت و همبستگی ملّی و مذهبی ما با بسیاری از اقوام و ملل و همراه با فصل بهار است که تجدید حیات طبیعت می‏باشد وسیله‏ای است برای حرکت تصاعدی در شیوه‏ی نوگرایی و تحوّل در روش زندگانی و رشد و تکامل فرهنگی و فکری. و نوبهار توجّه می‏دهد که در پسِ هر زمستانی، بهاری سبز و با طراوت و شادی و سرور در انتظار ماست. خداوند مهربان در قرآن مجید به ما وعده فرموده است که: اگر در مسیر تکامل روحی و تغییر و دگرگونی خود و جامعه گام برداریم، درهای رحمت و برکاتش را به روی ما باز می‏فرماید. عید نوروز ایرانیان این امتیاز را دارد که هم ریشه در ملّیت ایرانی ما دارد و هم در اعتقادات مذهبی ما، زیرا بنا بر بعضی روایات، آفرینش و هبوط آدم (ع) و بعثت پیامبر اکرم (ص) و عید غدیر و خلافت مولی الموالی حضرت امیر المومنین علی (ع) نیز در این روز بوده است. لذا رئیس مذهب حقه شیعه امام ششم حضرت صادق (ع) هم دعایی که مشهور است و در کتب ادعیه مذکور است، فرموده اند همگان آن دعا را در زمان واحد یعنی هنگام تحویل سال با حال توجه بخوانند.

اصولاً جشن و شادی لازمه‏ی زندگی انسان امیدوار به آینده درخشان است و در اسلام هم که دین تعالی و تکامل انسان است به آن توصیه شده است و حدیثی منسوب به پیامبر اکرم (ص) است که فرموده اند: هر کس از جمال بهار و گلهای پر نقش و نگار آن به شوق و هیجان نیاید و زاد و توشه‏ی آخرت خود را آماده نکند بی گمان بیمار و نیازمند درمان می‏باشد لذا بهار طبیعت در دیدگاه فقرای الی الله و عارفان بالله پیام آور الهی و منادی حضرت محبوب است که یادآور بهار جاودان و حیات ابدی عاشقان بوده و عارف، دلالت بهار را بر آن وجه باقی و حُسن ساقی می‏ستاید و خوش می‏سراید که:

مرغ زیرک نشود در چمنش نغمه سرای                      هر بهاری که به دنباله خزانی دارد

عید نوروز 1390 شمسی را به عموم ایرانیان عزیز مخصوصاً برادران و خواهران ایمانی تبریک و تهنیت عرض می‏نمایم و از درگاه خداوند مهربان پرچم فقر را برافراشته می‏خواهم و برای همه‏ی فقرا سلامتی و سرافرازی و سربلندی و سعادت و موفقیت در تمام امور صوری و معنوی و رفع کلیه‏ی مشکلات و گرفتاری ها را مسئلت می‏نمایم و به مصداق: إِنَّ الذِّكْرَى تَنفَعُ الْمُؤْمِنِينَ در طلیعه‏ی سال جدید نیز هچون سالهای گذشته بنا بر وظیفه و مسئولیت خطیری که به عهده دارم و هم به جهت علاقه و محبتی که عموم فقرا در دل دارند، توجه همه‏ی عزیزان را به نکات مهم زیر جلب نموده و امیدوارم آنرا نصب العین خود قرار داده و رفتار خود را با آن تطبیق نموده و موجبات خشنودی حق و ارواح طیبه‏ی اولیای دین را فراهم کرده و بدین وسیله به سعادت در دنیا و رستگاری در آخرت نایل آمده و زینت رهروان راه حق گردند:

1-   تقید به اجرای احکام شریعت مصطفوی و آداب طریقت مرتضوی که لازم و ملزوم یکدیگر می‏باشند از امتیازات سلسله‏ی جلیله‏ی نعمت اللهی گنابادی بوده و هر دو برای نیل به حقیقت از تعهدات ایمانی تمام فقرا می‏باشد.

2-   همانطور که با نزدیک شدن عید به نظافت منزل و خانه تکانی می‏پردازیم باید با آمدن عید نوروز خانه‏ی دل را از غبار کدورت و رنجیدگیها و زنگار غفلت و آلودگیها پاک نموده و با صلح و صفا و مهر و وفا فضای خانه‏ی دل را منور و معطر سازیم و با نهایت اتحاد و همدلی در تقویت این مکتب الهی دست در دست یکدیگر نهاده كَأَنَّهُم بُنيَانٌ مَّرْصُوصٌ با هم قدم برداریم و بدانیم که:

جان گرگان و سگان از هم جداست                       متحد جانهای شیران خداست

3-   عرفان به معنی خداشناسی و عرفان حقیقی همان روح اسلام و معنای واقعی قرآن و حقیقت تشیع است چنین عرفانی امکان ندارد کاذب باشد زیرا هر چه غیر این باشد اصلاً عرفان نیست تا آن را کاذب بنامیم. دشمنان فقر و تشیع همه‏ی وسایل ارتباطی و اطلاع رسانی را از ما گرفته‏اند و چون تقوا مانع آنان نیست از هیچ دروغ و تهمت و بهتانی هم خودداری نمی‏کنند. در مقابل، وظیفه‏ی فقرا آن است که بر ثبات قدم و تحکیم عقاید خود بیفزایند. اصولاً عرفان و تصوف، مکتب صلح و آرامش است و شگفت آور است که چنین رویه و خواسته‏ای چگونه و چرا باید مخالف داشته باشد ولی متأسفانه دچار روحیه جنگی شده‏ایم زیرا در مقابل دشمنانی که مجهز به همه گونه سلاح مادی و فرهنگی و رسانه‏ای می‏باشند چاره‏ای جز دفاع نیست. اما با وجود همه گونه ضربات خصمانه‏ای که مانند پتک به قصد در هم ریختن و پاشانیدن ما بر ما فرود می‏آورند نه تنها بر بنیان مرصوص بودن فقرای این سلسله‏ی جلیله لطمه نمی‏زند بلکه این بنیان الهی را مستحکم تر نموده است و ما به همین دشمن هم دعا می‏کنیم و خیر او را از خدا خواهانیم زیرا مهمترین خیر برای او ترک دشمنی با ماست و به این امید هستیم که او هم خیر و صلاح خود را خواهان باشد و او را توصیه می‏نماییم که :

درخت دشمنی برکن که رنج بی شمار آرد              نهال دوستی بنشان که فرداتان به کار آید

و گاهی بارقه ای از تأثیر این توصیه را می‏بینیم.

4-   فقرا در طول تاریخ در سیاست بمعنی دروغ و حیله و فریبکاری دخالت نکرده و نخواهند نمود اما با توجه به پیشرفتهای علمی و صنعتی و وسایل ارتباط جمعی و اطلاع رسانی، داشتن آگاهی‏های سیاسی و در جریان اخبار روز ایران و جهان قرار داشتن که در این زمان برای همگان میسر است، برای فقرا هم لازم است تا وظایف اجتماعی خود را بهتر بدانند و مانند هر شهروند ایرانی از حقوق مسلم شهروندی خود دفاع نمایند و مفهوم این آیه شریفه را که می‏فرماید: مُّحَمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاء عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاء بَيْنَهُمْ که همین جمله‏ی: "ما در دفاع، سنگ خارا و در مهربانی، آب زلال هستیم" را پیوسته در نظر داشته و بر همین اساس انجام وظیفه نمایند.

5-   احترام و ادب نسبت به آقایان مشایخ محترم و مجازین نماز در حقیقت احترام و تعظیم شخص اجازه دهنده یعنی بزرگ زمان است. مشایخ و مجازین نیز مسلماً خود را موظف می‏دانند که با فقرا با نهایت محبت و خدمت رفتار نموده و احترام اجازه‏ی خود را نگهدارند و از حدود اجازه‏ی خود تجاوز ننمایند و کاملاً مراقب سخنان خود مخصوصاً در مسافرت به شهرستانها باشند و از هر گونه دستور یا سخنانی که ایجاد هر گونه اختلاف و پراکندگی در بین فقرا می‏نماید خودداری نموده و تا از نظر قطب وقت درباره‏ی موضوعی اطلاع کامل ندارند، اظهار نظر ننمایند، همچنین گفتار و رفتار آنان با یکدیگر باید چنان بر اساس اتحاد و همبستگی و صمیمیت باشد که فقرا بتوانند آن را الگوی رفتار و گفتار خود قرار دهند.

6-   چنانچه در فرمان بعضی از آقایان مشایخ کلمه‏ی «درویش» به لقب آنها ضمیمه شده است مربوط به حالات مخصوصی است و تنها با تشخیص قطب وقت است که این کلمه در فرمان، ضمیمه‏ی لقب شده است و این کلمه هیچ گونه امتیاز خاصی را برای دارنده‏ی آن نمی‏رساند همینطور تقدّم و تأخّر در صدور فرمان شیخی، ممتاز بودن او را نشان نمی‏دهد فقط طبق آنچه در رساله‏ی پند صالح فرموده اند و غالباً در فرمان‏ها هم اشاره شده است در تحیت و رعایت آداب ظاهری این تقدم توسط خود مشایخ نسبت به یکدیگر و همچنین فقرا باید رعایت شود و نیز کمالات صوری و معنوی آقایان مشایخ فضل الهی است که از باطن قطب وقت به آنان افاضه می‏شود.

7-   برگزاری مراسم سالگرد اقطاب بزرگوار سلسله که بیش از یک قرن است در بین فقرا معمول می‏باشد، کاری پسندیده است و هدف اصلی این مراسم آن است تا از خدمات و زحماتی که آن پیشوایان در راه هدایت و تربیت بندگان خدا تحمل نموده و با تمام توان خود لوای ولایت را برافراشته و چراغ پرفروغ فقرا را روشن نگه داشته اند، یادآوری شود و رویه‏ی آنان سرمشق ما قرار گیرد که در این صورت روح آنان شاد می‏گردد. در این مراسم یا شرح حال آنان خوانده شود یا فقرا می‏توانند از نوار سخنرانی های تهران تهیه و استفاده نمایند و نیز در مورد اطعام هم با توجه به تورم اقتصادی و گرانی می‏توانند با مشورت با هم بصورت مشارکتی و به دور از هر گونه اسراف و افراط و با نهایت سادگی و بدون تشریفات برگزار نمایند.

8-   اصولاً همانطور که در اعلامیه‏های قبلی و در سالهای اولیه هم تاکید نمودم برای رسیدگی به گرفتاری های خانوادگی و شغلی و اقتصادی فقرا و همینطور برای امور مربوط به حسینیه ها و مجالس فقری اصل مشورت را مورد نظر داشته باشند و عده ای از فقرای پیشقدم و با تجربه به این امر مبادرت نمایند تا از مراجعه‏ی فقرا در این امور مادی و دنیوی که در این زمان زیاد هم شده است به بزرگان کاسته شود و آقایان مشایخ و مجازین بیشتر به اجرای وظایف خود و تربیت روحی و باطنی فقرا بپردازند.

9-   اعضای خانواده‏های محترم فقرا با رعایت اصل محبت و گذشت و تربیت صحیح فرزندان، هم در امر تحصیل و هم در تربیت و اخلاق و تحکیم روابط خانوادگی جدیت کنند و از تجمّل گرایی و اشرافیت و توقعات بیجا دوری نمایند همچنین از اختلاط محرم و نامحرم حتی در محافل خانوادگی هم پرهیز نمایند تا توفیق الهی بیشتر نصیب آنها شده و از طلاق که مبغوض خدا و رسول (ص) و از هم پاشیدگی اساس خانواده بوده و غالباً نتیجه‏ای جز پشیمانی و گرفتاری طرفین ندارد، جلوگیری شود.

10- در درویشی که اصل و حقیقت تشیع است، هیچ امری از امور مذهبی و عبادی بدون اجازه قطب وقت نباید اجرا شود از جمله سخنرانی در مجالس فقری یا تفسیر و شرح مطالب قرآن و عرفان باید با اجازه باشد لذا مجالس و اجتماعاتی که با عنوان کلاسهای تفسیر یا عرفان و تصوف تشکیل می‏شود، اداره کنندگان کلاسها و محل کلاسها کاملاً مشخص است بنابراین چنانچه مجالس و محافلی با این عناوین در محلی تشکیل و مخصوصاً شئونات مذهبی در آنها رعایت نگردد، ارتباطی به این سلسله‏ی جلیله ندارد.

در همین مورد باید توجه داشت که مشایخ و مجازین در امور مختلف و حدود اجازه‏ی آنان نیز کاملاً مشخص می‏باشد و افرادی با عنوان شیخ یا مجاز مخفی نداریم ضمناً بالاترین کرامت برای مومن، بندگی حق و اطاعت امر او و خضوع و خشوع در برابر خدا و خدمت و فروتنی نسبت به بندگان خدا و مخالفت با هوا و هوس نفس اماره و مظاهر آن است پس فقرا کاملاً مراقب باشند چنانچه افرادی ادعای هر گونه فرمان یا اجازه‏ی طبابت یا روش های درمانی گوناگون را دارند، ادعایشان نادرست و حتی ممکن است از عوامل نفوذ‏ی بیگانه بوده و قصد گمراه کردن دیگران و آسیب زدن به این سلسله‏ی حقه را داشته باشند.

11- همانطور که توصیه موکد بزرگان سلسله و رویه‏ی عملی فقراست مجالس فقری شبهای جمعه که مستند به سوره‏ی مبارکه جمعه و مجالس شبهای دوشنبه که منتسب به فرمایش ائمه (ع) است، دری است از درهای بهشت و باغی است از ریاض جنان و شرکت کنندگان در آن مشمول رحمت و مغفرت الهی قرار می‏گیرند مخصوصاً در این زمان که حضور و اجتماع در این مجالس از اهم وظایف فقراست و در زمان مجلس، بانی اصلی، حضرت مولی می‏باشند تقید به حضور در مجالس فقری از موجبات ریزش رحمت حق و رونق این سلسله می‏باشد.

12- بانیان مجالس فقری و خدمتگزاران در حسینیه‏ها و مجالس این توفیق خدمت را نعمتی ربانی و موهبتی الهی بدانند و در خلوص نیت و صداقت و بی توقعی و ادب و احترام نسبت به میهمانان حضرت مولی بکوشند و یقین داشته باشند که :

روضه خلد برین خلوت درویشان است               مایه‏ محتشمی خدمت درویشان است

ای دل اینجا به ادب باش که سلطانی عشق            موجبش بندگی حضرت درویشان است

و اگر چه فقرا نباید عبادت و خدمت را به منظور دریافت هر گونه اجر و پاداشی انجام دهند:

تو بندگی چو گدایان به شرط مزد مکن                   که خواجه خود روش بنده پروری داند

ولی هر کار و خدمت خالصانه و با ارزشی نهایتاً به پاداش خود خواهد رسید. البته وظیفه‏ی تمام فقرا ست که نسبت به این خادمان افتخاری باصداقت و فداکار، رعایت محبت و احترام بنمایند.

13-  زیارت مکه معظمه برای افراد مستطیع بعنوان حج واجب و زیارت مدینه منوره و عتبات عالیات و قبور بزرگان دین و توسل به ذیل عنایات آنان از شعائر مذهبی و موجب تطهیر قلب و تزکیه‏ی روح و تکامل معنوی مومن است.

14- مزار سلطانی بیدخت گناباد که اکنون مرقد چهار نفر از اقطاب بزرگوار این سلسله جلیله و مطاف اهل دل است، رفتن به زیارت آن مکان مقدس و توجه فقرا و روی آوردن به آنجا با رعایت تمام آداب و وظایفی که برای زوار و وافدین تعیین و در اتاقهای مزار نصب گردیده است، لازم می‏باشد. مخصوصاً شرکت در کلاسهایی که حسب الامر فقیر در سالن کتابخانه سلطانی تشکیل می‏گردد و بحمدالله مورد توجه و استقبال بیدختی های عزیز هم قرار گرفته است و استفاده از کتب کتابخانه سبب ازدیاد جلال و رونق درویشی می‏گردد.

در پایان این بیانیه، همه فقرا را توصیه می‏نمایم که: با گفتار و اعمال شایسته خود پیوسته در راه عظمت فقر و درویشی گام بردارند و در آغاز سال جدید با خدای خود تجدید عهد نموده با دل و زبان از گناهان خود استغفار نماییم و با محبت و صمیمیت با یکدیگر نور امید را در دل روشن بداریم که:

انبیا گفتند نومیدی بد است                           لطف و بخششهای ایزد بیحد است

از چنین محسن نشاید ناامید                           دست در فتراک این رحمت زنید

امیدواریم حضرت قائم آل محمد (عج) با نور جمال خود دل همه‏ی مومنین را نورانی و معرفت به نورانیت خود را نصیب همه ما فرماید.

اول فروردین 1390 شمسی

التماس دعا: حاج دکتر نورعلی تابنده (مجذوب علیشاه)

امضاء مبارك

              

صفحه اصلي - سلسله اولياء - كتب عرفاني - پند صالح - تصاوير - بيانيه‌ها - پيوند - جستجو - يادبود - مكاتبه - نقشه سايت - اعلانات

استفاده و كپی برداری از منابع، مطالب، محتوی و شكل این سایت با رعایت امانت و درستی آزاد است.

تصوف ايران ۱۳۸۵

Home - Mystics Order - Mystical Books - Salih's Advice - Pictures - Declarations - Links - Search - Guestbook - Correspondence - Site Map - Announcements

Use of the form and content of this site is free, but subject to honesty.

Sufism.ir 2007