بیانیه ۹ ربیعالاوّل ۱۴۲۰ (۱۳۷۸/۰۴/۰۲)
نامهٔ حضرت آقای حاج دکتر نورعلی تابنده مجذوبعلیشاه طابثراه
به برادران در ایران و خارج
خدمت برادران مکرّم در ایران و خارج عرض سلام دارم و چون در این ایّام بنابر دعوت فقرای کانادا و وعدهای که در سفر پاریس به خانوادهٔ حضرت آقای محبوبعلیشاه قدِّسَسْرُّه داده بودم، عازم مسافرت به کانادا هستم، بدین وسیله از همه خداحافظی میکنم و التماس دعا دارم. امیدوارم توفیق زیارت مجدّد شما را هم داشته باشم و در غیبت من همواره اخبار مبنی بر سلامت و شادکامی اخوان به من برسد. طبق فرمایش حضرت صادق (ع) خطاب به شیعیان که فرمودند: كُونُوا لَنَا زَيْناً وَلٰاتَكُونُوا عَلَيْنَا شَيْناً . امیدوارم همهٔ ما بتوانیم این دستور حضرت را اجرا کنیم تا در روز بازخواست که ارواح ما به زیارت آن بزرگواران نائل میشود، شرمنده نباشیم. نکاتی را یادآور میشوم که غالب این مطالب در گذشته به صورتهای مختلف چه در ضمن صحبت و چه ضمن کتب یا دستورالعملهای کتبی مکرّر بیان شده است ولی یادآوری آن مهم است زیرا: إِنَّ الذِّكْرَى تَنْفَعُ الْمُؤْمِنِينَ .
- فقرا به مصداق:
جان گرگان و سگان از هم جداست
متحد جانهای شیران خداست
- احترامِ مشایخ، مُجازین و پیشکسوتان از موجبات استحکام عقیدتی است و به مصداق آیات قرآن و سنّت پیامبر اکرم (ص) کسانی که تقدّمِ ایمانی دارند علیالقاعده از این حیث نقطهٔ مثبت و مزیّتی خواهند داشت. البتّه گاهی هم «این طفل یکشبه ره صد ساله میرود» که در آن صورت هم، باز باید به احترام سابقهٔ درویشی، احترام قُدما، مشایخ و مجازین را رعایت کنند.
- توجّه داشته باشید که بزرگان و اقطاب، روحشان همیشه متوجّه ما هست و آنچه به یاد آنان از عمل خیر و حتّی دعا انجام دهیم، به حساب میآورند و عنایت دارند، لذا ما برای جلب محبّت و شفاعت آنان باید از هرگونه تجلیلی نسبت به آنان خودداری نکنیم. آنان همیشه زندهاند، زیرا «هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق». بنابراین در مجالس یادبود و تجلیل از رفتگان نیز مرتّباً شرکت کنید و خوشبختانه این روحیهٔ همکاری و وحدت در همه هست و موجب افتخار ماست. در مجالسی که بعد از تذکّر، اطعام میشود، مشاهده میکنیم که همه با طیب خاطر، خدمت میکنند. البتّه باید توجّه داشته باشید که این خدمتهای خالصانه نباید باعث بینظمی گردد و صحیح آن است که طبق دستورات مدیر و ناظمِ این جلسات رفتار شود.
- دربارهٔ نظم و انضباطِ مجالس فقری بارها گفتهشده و خوشبختانه غالباً این مجالس با نظم و سکوت توأم است ولی یادآوری این مطلب مفید است که جُزئی صحبتی که از سوی هر یک از فقرا بشود باعث حواسپرتی دیگران میگردد و این گناه است. در خود مجالس هم، آنان که کتاب میخوانند همانگونه که قبلاً دستور داده شده باید از اشعار بزرگان سَلَف و مورد قبول همگان مانند سعدی، حافظ، مولوی، عطار و امثال اینها بخوانند، زیرا مشاهدهشده است که بعضیها از روی جُنگی که خودشان تهیّه کرده و انتخاب نمودهاند و گویندهٔ آن از عرفای مشهور و مورد قبول همگان نیست، شعری میخوانند که صحیح نیست؛ زیرا این انتخاب برحسب سلیقه، حال و مقام دارندهٔ جُنگ است و ممکن است آن حال با دیگران منطبق نباشد ولی اگر به صورت تفأّل یا به صورت منظّم از آن کتب خوانده شود، مفید است. در انتخاب اشعار و طرز خواندن آن نیز باید دقّت کنیم مثلاً به هیچ وجه صحیح نیست از تَصانیف مُتداول ولو تَصانیفِ عرفانی باشد، استفاده شود؛ مجلس فقری جای تصنیفخوانی نیست گواینکه معانی آنها و آهنگی که دارد، خلاف شرع نباشد ولی چنانچه اشعار آهنگدار، مورد نظر است از اشعار دیوان شمس انتخاب شود زیرا غزلیّات دیوان شمس دارای همه گونه اوزانِ شعری میباشد. به هر جهت اکیداً یادآوری میشود که نباید در مجالس فقری اشعار با آهنگهای تصنیفی خوانده شود.
- در مجالس فقری فقط کسانی که اِذن و اجازهٔ صحبت دارند باید صحبت کنند و سایرین چنین حقّی ندارند به جهت اینکه هرکسی، برداشت خود را که متناسب با حال و مقام خود اوست بیان میکند، در صورتی که صحبت در مجالس درویشی باید به نحو عام باشد تا به همه سود رساند و منطبق با روحیه همگان باشد. از طرفی دعاهایی که داده شده است و اوراد نماز و امثال آن سعی شود که مرتّب خوانده شود و هیچکس حق ندارد در این موارد به دیگری دستوری بدهد مگرکسانی که اجازه دارند. اگر کسی به صِرف ادّعای اینکه شفاهاً از یکی از آقایان اقطاب اجازهای گرفته، چنین کاری کند، هم خود خطاکار است و هم دیگران را به خطا وادار کرده است. بنابراین به چنین اشخاصی اصلاً اعتماد و توجّه نکنید و آنان را از دخالت در این مسائل باز دارید. شاید انشاء الله نصیحت اثر نماید.
- از مشخّصات خاصّ سلسلهٔ ما توجّه به بیداری سحر از طلوع فجر تا طلوع شمس است و این امر متّکی به فرمایشات ائمّه (ع) است که این استحباب و دستور را بیان فرمودهاند. در اخبار هم هست که بهترین وقت دعاکه امید اجابت میرود همین زمان است. در خود قرآن هم از صفات مؤمنین است که: وَبِالْأَسْحَارِ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ در سحرها استغفار میکنند. استغفار همیشه خوب است تأکید در سحرها برای اهمیّت دادن به سحر است واِلّا استغفار که همیشه اهمیت خود را دارد. مسألهٔ دیگر دقّت در دوام طهارت است. طهارت شرعی، علاوه بر پاکیزگی است، پاکیزگی بسیار خوب است و پیامبر اکرم (ص) فرموده است: اَلنَّظافَةُ مِنَ الْايمانِ ولی علاوه بر رعایت پاکیزگی باید فقرا به طهارت شرعی هم مُقیّد باشند، طهارت شرعی عبارتست از: غسل در درجهٔ اوّل که موارد آن در رسالهها ذکر شده است و سپس وضو، و در مواردی که نشد، تیمّم. چون خداوند فرموده است: «من در دل بندهٔ مؤمن جای دارم» به این اُمید و این توسّل که خداوند در دل ما جای بگیرد و ما را مؤمن حساب کند، باید همیشه خود را در حضور خداوند بدانیم و مسلّماً این موضوع اقتضاء دارد که همیشه با همان طهارت شرعی باشیم که خداوند دستور داده است. این مسائل را باید فقرای قدیمی دقت بیشتری کنند و به اطّلاع فقرای جدید هم برسانند زیرا این دستور به همه داده شده است؛ فقط باید تذکر و یادآوری کرد که به مصداق إِنَّ الذِّكْرى تَنْفَعُ الْمُؤْمِنينَ مفید واقع شود.
- همانطور که در دستورالعملهای قبلی از ناحیهٔ فقیر و بزرگان سَلَف آمده است، درویشی در سیاست دخالت نمیکند ولی نه اینکه درویش از فعّالیت باز بماند. درویش باید فعّال باشد و دستورِ این امر را در پندصالح مؤکّداً فرمودهاند ولی بدانند که درویشی در سیاست دخالت نمیکند یعنی به هیچ وجه حق ندارند در مجالسِ درویشی و مواردی که به عنوان جلسهٔ درویشی تشکیل میشود نظر خود را بیان کنند و بدتر آنکه این نظر را به عنوان اُصول درویشی عرضه کنند که در این صورت، جَعل مُکرّر است، ولی افراد آزادند در خارج از مجالس درویشی به فعّالیتهای اجتماعی بپردازند ولی باید توجّه نمایند که تمام این فعّالیتهایشان با نیّت قُرْبَةً إِلَی الله و خلوص نیّت باشد یعنی خدا را در هرکار در نظر داشته و تصمیم بگیرند.
- به مصداق:
جان گرگان و سگان از هم جداست
متحد جانهای شیران خداست
- همانطور که دستور دارید آنچه را که سرّ تلقّی میشود نباید از آن صحبت کرد چون حالات متعدّد است و مقامات اشخاص متفاوت است و نمیتوان هر خواب یا کشف و شهودی که برای کسی حاصل شود، آن را علنی کند و بگوید، جز آنکه در موارد ضروری به بزرگان بگوید و از آنها بپرسد. ممکن است یک خواب را دو نفر ببینند و برای هرکدام معنا و تعبیر جداگانهای داشته باشد و به هیچوجه تعبیر خواب، یک مسألهای نیست که بتوان آن را در کتاب مدوّن کرد. بسیاری از موارد تعبیر درکتاب نوشته میشود ولی آن تعبیر کامل نیست پس، از خوابها و مشاهدات و حتّی از بیان حالات و سیر روحی خویش با هیچکس نباید سخن گفت مگر با بعضی از بزرگان به صورت مکتوب یا شفاهاً که اگر محرمانه نبود به صورت عموم واِلّا خصوصی پاسخ گفته خواهد شد. یک جهت ضرری که ممکن است نقل خواب و مشاهدات برای گوینده و دیگران داشته باشد آن است که ممکن است کسانی را که به آن درجه از ادراک نرسیدهاند، منحرف سازد و یا به گناه وادار کند. نمونهٔ این امر، خواب حضرت یوسف است که در نوجوانی، خواب را به پدر عرض کرد، آن حضرت دستور فرمود این خواب را به برادرانت نگو، لَا تَقْصُصْ رُؤْيَاكَ عَلَى إِخْوَتِكَ ولی حضرت یوسف به علت نوجوانی و عدم توجّه خواب را به کسی گفت و آن شخص هم به دیگران تا به برادران رسید، هم موجب گرفتاری برای خود حضرت یوسف شد و هم موجب شد که برادران تحت وسوسه شیطان مرتکب گناه گردند.
- یکی از خصوصیّات سلسلهٔ نعمت اللّهی که از زمان حضرت شاه نعمتالله بیان شده است اشتغال به کسب و کار است. در پندصالح مرقوم فرمودهاند: «دست به کار و دل با یار». بنابراین بیکاری بسیار مضرّ است، هم به جامعه و هم به فقر؛ البتّه بیکاری اجباری که از اوضاع اقتصادی امروز در دنیا پیدا شده، گناه آن متوجّه همگی است نه شخص خاصّی. در قرآن میفرماید: ظَهَرَ الْفَسَادُ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِمَا كَسَبَتْ أَيْدِي النَّاسِ . در جای دیگر میفرماید: اَوْ يُوبِقَهُنَّ بِما كَسَبُوا وَيعْفُ عَنْ كثيرٍ ، ولی در چنین حالتی هم باید توجّه داشت که جستجوی کار و اشتغال وظیفهٔ ماست، باید به دنبال کار باشند و این مطلب را در نظر بگیرند که هیچ کار مشروعی، عیب و کسر شأن نیست؛ مگر بزرگان سلف چه مشاغلی داشتند؟ بزرگانی که خاک پای آنها توتیای چشم، ماست با کارگری برای مردم امرار معاش مینمودند. بنابراین از کار ننگ نداشته باشیم هرکس دنبال کاری باشد اگر چه کارگری سادهای، باشد انجام دهد و وسعت و برکت در شغل و روزی را از خدا بخواهد.
- مطالعه کتب بزرگان و آثار مذهبی و عرفانی، چندین اثر نیک برای فقرا دارد که مهمترین آنها عبارت است از اوّلاً، عصای دست در راه فقر است البتّه باید این مطالعه با قصد و نیت کسب علم و دانش باشد نه به نیت فخرفروشی و مجادله با دیگران. ثانیاً، سود دیگر آن است که به مصداق: وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا أَسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَمِنْ رِباطِ الخَیلِ ، لازم است ما از هر جهت به تمام سلاحهایی که احیاناً ممکن است دشمنان فرضی ما در اختیار داشته باشند مجهز باشیم که مهمترین این سلاحها، اسلحه علم و دانش است، بنابراین مطالعه کتب عرفا و حتّی کتب علمی با دقت کامل و نیت اطاعت از خدا و خدمت به دیگران مفید است، باید از این حیث کتابخانهها مملو از جمعیت فقرا باشد.
- حضرت صادق به بعضی از شیعیان که به زیارت آن حضرت آمده بودند فرمودند: كُونُوا لَنَا زَيْناً وَلا تَكُونُوا عَلَيْنَا شَيْئًا، آبروریزما نباشید بلکه باعث آبروی ما باشید البتّه آبروی آن بزرگان، چیزی نیست که ما آن را کم و زیاد کنیم ولی منظور ایشان این است که روشی در زندگی بکار ببرید که تمام اطرافیان شما بتوانند شما را مدل و اسوه قرار دهند؛ بدیهی است چنین روشی باعث هدایت آنها به راه حق میشود که در این صورت به مصداق: مَنْ يشْفَعْ شَفاعَةً حَسَنَةً يكُنْ لَهُ نَصِيبٌ مِنْهَا ، شما نیز از این ثواب هدایت بهرهای خواهید داشت؛ ولی اگر خدای نکرده رفتار شما به نحوی باشد که دیگران را از راه حق گریزان کند و از هدایت باز دارد، گناه این امر، دامن شما را نیز خواهد گرفت که به دنبال آن آیه فرمود: وَمَنْ يَشْفَعُ شَفاعَةٌ سَيِّئَةٌ يَكُنْ لَهُ كِفْلُ مِنْها . " بنابراین در هر شغل، وظایف مخصوص آن شغل را رعایت کنید. مثلاً در کسب رعایت انصاف و خودداری از کمفروشی و گرانفروشی را بنمایید و خوش رفتاری با مراجعین مهم است و حتّی در مواردی که کسی تنگدست است به او کمک کنید. آنکه اهل کار اداری است در امور اداری رعایت کامل امانت را انجام داده و ه مراجعهکنندهای را برادر یا پدر یا فرزند خود بداند و همیشه در این مراجعه خود را به جای او تصوّر کنید و آنچه توقع هست، در صورت امکانات برآورده سازید رعایت قانون را هم در همه موارد کاملاً بفرمایید.
- به مصداق دستورالعمل قرآن: إذا تَداينتُمْ بِدَينِ إِلى أَجَلٍ مُسَمّى فَاكْتُبُوهُ... ، هر معاملهای که نمودید مسلّماً باید نوشته شود و تمام اطراف و جوانب آن را با دقت تمام بنویسید اگر چه این آیه را غالب مفسرین دستور مستحبّی میدانند ولی چون در آخر این آیه میفرماید: الا اَنْ تَكونَ تِجارَةٌ حاضِرَةٌ تُديرُ ونَها بَينَكُمْ فَلَيسَ عَلَيكُمْ جُنَاحٌ اَلَاتَكْتُبُوها ، اگر معامله معمولی بود گناهی بر شما نیست که آن را ننویسید، به نظر میرسد در سایر موارد اگر ننویسید بر شما حَرَج و گناه هست، علیهذا از لحاظ احتیاط به این دستورالعمل رفتار کنید فرمودهاند: کسی که خود کاری را کرده و برای او گرفتاری به وجود آمده و در آن، امر، رعایت دستور الهی را ننموده است دعای چنین شخصی برای رفع مشکل پذیرفته نمیشود. میگویند: وقتی کسی به دیگری قرضی داد و یا وعدهای داد و ننوشت، اختلافاتی که پیدا شد و زیان نمود خداوند دعای چنین شخصی را برای رفع اختلاف قبول نمیکند؛ زیرا این معامله با عدم توجّه به آمرالهی انجامشده است. به علاوه در چنین حالتی آن دو نفری که با هم در ارتباط بودهاند و این ارتباط مُبتنی بر دوستی بوده است بعد از این دوستی آنها به دشمنی تبدیل و بین آنها کدورت ایجاد میشود.
- فرمودهاند: ازدواج نصف دین و در بعضی روایات، ثلث دین را حفظ میکند خود ازدواج امر بسیار خوب و باید مورد توجّه قرار بگیرد و همانطورکه بیکاری مذموم است تجرّد هم ناپسند است. البتّه باید در انتخاب همسر دقت نمود و مشکلات اقتصادی را نباید مانعی برای ازدواج قرار داد. علت بسیاری از ازدواجها که خواستگاری میشود ولی سر نمیگیرد یا فرار از ازدواج، ها مسائل مالی است؛ زیرا هر یک از طرفین میخواهند که در همان اوّل مثلاً کاخی داشته باشند و دارای تمام وسائل راحت زندگی باشند ولی این موضوع را توجّه بنمایید که قبل از ازدواج، مرد و زن زندگی خود را اداره مینمودهاند در هنگام تصمیم به ازدواج اگر با صمیمیت و با حسن نیت و صداقت، امکانات خود را به هم عرضه کنند و دچار تظاهر به ثروت و امثال اینها نشوند از هم انتظار زیادتر از واقعیت نخواهند داشت زیرا اگر مرد یا زن قبل از ازدواج، غذای سادهای میخوردهاند بعد از ازدواج دو نفری و در کنار هم به همان اکتفا میکنند و زن به زندگی ساده و به دور از تشریفات رضایت بدهد و هرگز زیادهطلبی مالی نداشته باشد، ضمناً، مرد گذشته از وظیفه کار و تأمین معاش، خانواده وظیفه حسن سلوک هم با زن و فرزند دارد که در قرآن فرموده است: وَلَهُنَّ مِثْلُ الَّذى عَلَيْهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ ، یعنی آنچه از نیکیها گفتهایم برای زن هم مثل مرد در زندگی خانوادگی وجود دارد مرد باید وقت خود را تقسیم کند مدتی را به عنوان کار بگذراند ولی ساعاتی را باید در داخل خانواده با زن و فرزند باشد و انجام عبادات مستحبّی و حتّی آمدن منظم به مجالس فقری نباید به آن اندازهای باشد که شخص را از انجام وظایف خانوادگی باز دارد. در این صورت آن ساعاتی را هم که به آن وظایف و مستحبّات انفرادی میپردازد بر همسر او گوارا است.
مشاهده شده است که در اثر عدم رعایت این مطلب بسیاری از خانوادهها متلاشیشده است و سعی کنند موجبات طلاق و جدایی فراهم نشود و تا بتوانند هرگز دنبال این مسأله نروند. پیغمبر فرمود: اَبْغَضُ الأشياءِ عِنْدَى الطَّلاقُ ، زن و شوهر فکر کنند اگر الآن مشکلاتی دارند که بخاطر آن میخواهند طلاق واقع شود اگر طلاق واقع شد و جدا از هم زندگی کردند، آن مشکلات وجود ندارد ولی آیا تصور نمیکنند که مشکلات جدیدی صد درجه بدتر از مشکلات قبلی به سراغ آنها خواهد آمد؛ حتماً بعد از چنین طلاقی، صحبتهای متفرقه دربارهٔ طرفین میشود و سرنوشت فرزند و اینکه فرزند در هر سنّی باشد با پدر یا مادر یا هر دو نگرانی خواهد و همچنین زن و مردی که تاکنون با هم دوست و صمیمی بودند بعد از طلاق دشمن خواهند بود بنابراین سعی کنید از طلاق گریزان باشید. امیدوارم موفق باشید. ان شاء الله.
نهم ربیع الاوّل ۱۴۲۰ مطابق ۱۳۷۸/۴/۲
حاج دکتر نورعلی تابنده مجذوب علیشاه
-
برای ما زینت باشید، نه مایهٔ ننگ. ↩
-
سورهٔ ذاریات، آیهٔ ۵۵: اندرز، مؤمنان را سودمند افتد. ↩
-
سورهٔ صف، آیهٔ ۴: همانند دیواری که اجزایش را با سرب به هم پیوند داده باشند. ↩
-
سورهٔ ذاریات، آیهٔ ۱۸: در سحرها استغفار میکنند. ↩
-
بحارالانوار، مجلسی، بیروت، الوفا، ۱۴۰۴ ق، ج ۵۵، ص ۳۹: وَسِعَنِي قَلْبُ عَبْدِي الْمُؤْمِن. ↩
-
سورهٔ حجرات، آیهٔ ۱۲: و از یکدیگر غیبت نکنید - آیا هیچکس از شما دوست دارد که گوشت برادر مردهٔ خود را بخورد؟ که از آن تنفّر خواهید داشت. ↩
-
سورهٔ یوسف، آیهٔ ۵: خوابت را برای برادرانت حکایت مکن. ↩
-
سورهٔ روم، آیهٔ ۴۱: به سبب کردار مردم فساد در خشکی و دریا آشکار شد. ↩
-
سورهٔ شورا، آیهٔ ۳۴: یا آنها را به واسطهٔ اعمالشان غرق میکند و بسیاری را نیز میبخشاید ↩
-
سورهٔ انفال، آیهٔ ۶۰: و در برابر آنها تا میتوانید نیرو و اسبان سواری آماده کنید. ↩
-
سورهٔ نساء، آیهٔ ۸۵: هر کس در کار نیکی میانجی شود او را از آن نصیبی است. ↩
-
سورهٔ نساء، آیهٔ ۸۵: و هر کسی در کار بدی میانجی شود او را از آن بهرهای است. ↩
-
سورهٔ بقره، آیهٔ ۲۸۲: هنگامیکه وامی را به مدت معینی به یکدیگر میدهید، آن را بنویسید. ↩
-
سورهٔ بقره، آیهٔ ۲۸۲: و هرگاه معامله نقدی باشد اگر برای آن سندی ننویسید مرتکب گناهی نشدهاید. ↩
-
ناپسندترین چیزها نزد من طلاق است. ↩