پیام حضرت آقای حاج دکتر نورعلی تابنده مجذوب‌علیشاه طاب‌ثراه
به مجلس بزرگداشت حضرت شاه سیّد نورالدین نعمت‌الله ولی


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم

خورشید تابندهٔ آسمان عرفان و افتخار اسلام و ایران و سُلالهٔ پیامبر آخرالزمان (ص) حضرت شاه سیّد نورالدّین نعمت‌الله ولیّ (قُدِّسَ‌سِرُّه الْعَزیز) که شما عزیزان را در این مجلس نورانی جمع فرموده است، در روز پنج‌شنبه ۲۲ رجب سال ۷۳۰ [یا ۷۳۱] قمری در شهر حلب متولّد گردید، نسب شریف آن بزرگوار با نوزده واسطه به پیامبر عظیم‌الشأن اسلام حضرت محمد (ص) می‌رسد، چنانکه خود آن حضرت، سلسلهٔ نسب خانوادگی خود را بیان فرموده است:

نوزدهم جدّ من رسول خداست

آشکار است، نیست پنهانی

آن حضرت در دوران کودکی به تحصیل علوم متداوله زمان پرداخت و در اندک زمانی سرآمد اَقران زمان خود در انواع علوم و فنون گردید امّا پیوسته در طلب مرشدی کامل و راهنمایی صاحب دل بود و هر کجا نام و آوازهٔ عابد و زاهد و عارفی را می‌شنید به تحقیق می‌پرداخت و به دیدار او می‌شتافت امّا چون به او می‌رسید گمشدهٔ خود را نمی‌یافت و عطش درونی او آرام نمی‌گشت تا آنکه به مکّهٔ معظّمه و زیارت خانهٔ خدا مشرّف گردید و خود دراین‌باره می‌فرماید: «چون به مسجدالحرام قدم نهادم شخصی را دیدم که مشغول به درس حدیث نبوی (ص) به حاضرین بود، خود را مانند قطره‌ای و او را مانند دریایی یافتم، در دل گفتم

عمری است که سودای سر زلف تو داریم

دست ارادت به او دادم و دامن او را در دست گرفتم.» ادامهٔ سیر و سلوک حضرت شاه نعمت‌الله ره‌آورد آن سفر است و «قطره دریاست اگر با دریاست». آن بزرگوار فقیه و صوفی و محدّث و محقّق و مورّخ جهان اسلام نزیل‌الحرمین حضرت شیخ عبدالله یافعی (قُدِّسَ‌سِرُّه) بوده است. جناب شاه نعمت‌الله در آن هنگام ۲۴ بهار از عمر شریفش می‌گذشته و خود از دانشمندان بزرگ زمان بوده که سرِ ارادت بر پای قطب زمان نهاده؛

خاک شو مردان حق را زیر پا

خاک بر فرق حسد کن همچو ما

سپس چند سال در خدمت شیخ به ریاضت‌های مشروعه و تهذیب نفس و تزکیهٔ اخلاق به آداب شریعت مشغول و به یُمن انفاس قدسیّه حضرت شیخ عبدالله یافعی و استعداد و لیاقت خود، مدارج عرفان و منازل سیر و سلوک را تحت نظر و تربیت شیخ پیموده و به مرتبهٔ فناء فی‌الله و بقاء باللّه که غایة‌الآمال عارفان باللّه است، نائل گشته و در طریقت به لقب نورالدّین ملقّب گردیدند؛

نعمت‌الله نور دین دارد لقب

نور دین از نعمت‌الله می‌طلب

آنگاه حضرت شیخ عبدالله یافعی آن سیّد بزرگوار و عارف نامدار را مأمور مراجعت به ایران و هدایت جویندگان راه ولایت ائمّهٔ معصومین (ع) فرمودند و در بازگشت به ایران از کشورهای عراق و مصر و ترکستان و خراسان عبور فرموده و در همه‌جا عدّهٔ زیادی از حکّام و امراء و علماء و بزرگان به خدمت ایشان رسیده و از افاضات صوری و معنوی و برکات انفاس آن مقتدای عارفان، مستفیض گردیدند تا آنکه در ماهان و کرمان اقامت نموده و به نشر حقایق و ترویج معارف اهل بیت (ع) و هدایت طالبان و تربیت سالکان همّت ورزیدند و در زمان ایشان بسیاری از حکماء و فلاسفه و شعراء و دانشمندان از دور و نزدیک به محضر پر فیض آن جناب شتافته و به شرف ایمان مشرّف گردیده و در اثر تربیت روحی و معنوی آن حضرت به درجهٔ شامخ معرفت نائل گردیده و آثار منظوم و منثور ارزنده‌ای در عرصهٔ ادبیات و معارف از خود به جای گذاشته‌اند که هم خودشان و هم آثارشان مایهٔ مباهات و افتخار مسلمانان و بالاخص ایرانیان می‌باشد تعداد قلیلی از این جمع کثیر عبارتند از: فرزند برومند و خلیفهٔ منصوص ایشان جناب شاه برهان‌الدّین خلیل‌الله – شاه سیّد قاسم انوار تبریزی – کمال‌الدّین خُجندی – مولانا شرف‌الدّین علی یزدی – خواجه صائن‌الدّین علی تُرکه از حکما و فلاسفهٔ بزرگ و مؤلف شرح فصوص‌الحکم – سید نظام‌الدّین احمد شیرازی مؤلف حقایق‌التفسیر – شیخ مرشدالدّین اسحاق بهرامی از مشایخ بزرگوار آن حضرت – سیّد نظام‌الدّین محمود واعظ مشهور به شاه داعی الی‌الله شیرازی (عَلَیْهِ‌الرّحْمَة) که دارای تألیفات عرفانی زیادی بوده و آرامگاهش در شیراز زیارتگاه خاص و عام و در جوار مرقد شریفش مشایخ و فقرای این سلسلهٔ جلیله مدفونند – شیخ ابواسحاق اطعمه – سیّد شمس‌الدّین ابراهیم بَمی کرمانی – شهید فی سبیل‌الله سیّد طاهرالدّین محمّد – مولانا قوام‌الدّین کوهبنانی – قاضی ضیاءالدّین علی قاضی‌القضات کرمان – سلطان شهاب‌الدّین احمد بهمنی هندی.

چون حضرت شاه نعمت‌الله ولیّ (نَوَّرَ اللهُ مَرْقَدهُ الشَّرِیْف) جامع علوم ظاهر و باطن و مجمع کمالات صوری و معنوی بودند در اکثر علوم مخصوصاً عرفان و تفسیر دارای تألیفات بینظیر می‌باشند و علاوه بر کلیّات دیوان اشعار که شامل قصائد و غزلیات و رباعیات و مثنوی‌های آن حضرت بوده و بارها به چاپ رسیده است، حدود ۱۰۶ رساله دارند که در شرح حقایق و معارف عرفانی قرآن مجید و احادیث می‌باشد.

آن حضرت در روز پنج‌شنبه ۲۲ ماه رجب سال ۸۳۴ [یا ۸۳۲] قمری در کرمان رحلت نمودند و جنازهٔ مطهّر ایشان به ماهان تشییع و در آنجا به خاک سپرده شد و از آن زمان تاکنون مطاف اهل دل و زیارتگاه ارادتمندان به خاندان نبوّت و ولایت می‌باشد. عمر شریف آن حضرت در هنگام وفات طبق دقیق‌ترین تاریخ، صدوسه سال و چهار ماه و هشت روز بوده است و سه روز قبل از وفات در این غزل به صراحت از رحلت خود خبر داده اند:

عاقبت سیّد ما سوی مغان خواهد شد

به سراپردهٔ میخانه روان خواهد شد

آفتابی‌ست که از مشرق جان می‌تابد

گرچه از دیدهٔ احباب نهان خواهد شد

عین ما آب حیات است و حبابش خوانند

زود بینند که بی‌نام و نشان خواهد شد

صحبت سیّد سرمست غنیمت می‌دان

که در این یک، دو، سه روز او ز جهان خواهد شد

سال تاریخ وفات آن حضرت به حساب ابجد کلمهٔ جنة‌الفردوس است که گفته شده:

در رجب شد جانب فردوس اعلیٰ روح او

سال تاریخش از آن رو جنة‌الفردوس بود

إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أُولَئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ. جَزَاؤُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا رَّضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ ذَلِكَ لِـمَنْ خَشِيَ رَبَّهُ .

مشهد آل محمّد (ص) روضهٔ رضوان بُوَد

این چنین خوش مشهدی در خطّهٔ ماهان بُوَد

نعمت‌الله را زیارت کن که تا یابی مراد

ز آنکه قبرش قبلهٔ حاجات انس و جان بُوَد

چون تاریخ روز و ماه ولادت حضرت شاه نعمت‌الله با تاریخ روز و ماه رحلت آن بزرگوار یکی بوده و هر دو پنج‌شنبه ۲۲ ماه رجب است لذا این مراسم که در چنین روزی در حسینیّهٔ فقرای نعمت‌اللّهی گنابادی در کرمان برگزار می‌شود به منظور یادبود و تجلیل از مقام شامخ آن قطب جلیل‌القدر و عارف نامدار می‌باشد و در چنین مجلسی توجّه به نکات زیر از اهمیّت شایانی برخوردار است که به عنوان پیام این فقیر به فقرای محترم و حضّار گرامی تقدیم می‌گردد:

  1. جناب شیخ عبدالله یافعی (رِضوان‌الله تعالیٰ علیه) مرشد و راهنمای حضرت شاه نعمت‌الله که پانزدهمین قطب این سلسلهٔ جلیله در زمان غیبت حضرت قائم آل محمد (عج) می‌باشند و در خطبهٔ سلسلة‌الاولیاء از ایشان با عنوان جامِعُ الطَّرَفَيْن وَنَزِيلِ الْحَرَمَيْن رُكْنِ الدِّينِ وَأَصْلِ الْمُسْلِمِين یاد می‌شود بعد از ارشاد و تربیت و تکمیل حضرت شاه نعمت‌الله (قُدِّسَ‌سِرُه) ایشان را مأمور به مراجعت ایران و نشر و ترویج اصول و مبانی و معارف مذهب حقّه شیعهٔ اثنیٰ‌عشر (ع) و علنی نمودن این مذهب مقدّس در بین فقرا فرمودند از همین مأموریت این حقیقت بر همهٔ حق‌جویان روشن می‌گردد که اقطاب و بزرگان قبلی سلسله و پیروان و فقرای آنان همه شیعهٔ حقیقی و دارای ولایت حضرات ائمّهٔ اثنیٰ‌عشر (ع) بوده‌اند اگر چه ممکن است در بعضی ازمنه یا نقاط به جهات مقتضیات سیاسی و اجتماعی مأمور به تقیّه بوده‌اند و اصولاً وصول به حقایق عرفانی و نیل به معرفة‌الله راهی به غیر از ولایت چهارده معصوم (ع) ندارد.
  2. بعد از حضرت شیخ عبدالله یافعی برحسب نصّ صریح ایشان، حضرت شاه نعمت‌الله ولیّ قطب سلسله گردیدند و جناب شیخ عبدالله یافعی امانت الهی را که از حضرت شیخ صالح بربری (قُدِّسَ‌سِرُه) دریافت نموده بودند به حضرت شاه نعمت‌الله ولیّ سپردند و بدین ترتیب سلسله طریقت ادامه یافت و از آن پس، از سلسله به نام نامی حضرت شاه نعمت‌الله ولیّ به سلسله شاه نعمت‌اللّهی یاد میشد نه اینکه مؤسس سلسله چنان که بعضی پنداشته‌اند آن حضرت باشند و آن جناب در این سلسله برای فقرا مقرّراتی را تأکید فرمودند که موجب امتیاز فقرای آن از سایرین بوده باشد این مقرّرات پیوسته مورد توجّه و تأکید جانشینان آن حضرت بوده و هست:
    1. تقیّد به اجرای دقیق احکام شریعت مقدّسه
    2. تقیّد به کسب و کار
    3. عدم تقیّد به لباس مخصوص که لِبَاسُ التَّقْوَى ذَلِكَ خَيْرٌ
    4. غلبهٔ بسط بر قبض و با حال شفقّت و محبّت با عموم بندگان خدا رفتار نمودن.
  3. بر فقرای این سلسلهٔ جلیله لازم است که با مراجعه به آثار ارزنده و تألیفات عرفانی حضرت شاه نعمت‌الله ولیّ و عمل نمودن به آداب طریقت آن حضرت و متّصف گردیدن به امتیازاتی که تأکید فرموده‌اند در نورانی شدن روح و قلب خود و جامعهٔ فقری کوشش نماییم تا بدین وسیله روح اولیای الهی را شاد نماییم و توفیق الهی بیش از پیش نصیب ما شود.
  4. موضوع تجلیل از انسان‌های نمونه مخصوصاً دانشمندان و عارفان فرهیخته که با قلم و قدم خود به اسلام و ایران خدمت نموده‌اند امری لازم و نشانهٔ بلوغ فکری و فرهنگی یک جامعه است لذا برگزاری مراسم بزرگداشت حضرت شاه نعمت‌الله ولیّ (نَوَّر‌الله رُوحِهِ الشَّریف) از نظر دین مقدّس اسلام و فرهنگ جامعهٔ ایرانی و بالاخص از نظر مذهب حقّه تشیّع که بدان مفتخریم به عنوان یک وظیفه بر همگان به خصوص دانش‌پژوهان و علاقه‌مندان به آداب و فرهنگ اسلام و ایران بسیار شایسته و پسندیده است و امید است به این سنّت حسنه بیش از پیش توجّه و عنایت شود.
  5. در خاتمه با تجدید سلام و درود به روان پاک حضرت شاه نعمت‌الله ولیّ، به کلیّهٔ فقرا یادآور می‌شوم که در برابر هرگونه گفتارها و نوشتارها و عموماً تبلیغات سوء جاهلین و مغرضین علیه این سلسلهٔ جلیله که حقّانیّت و مظلومیّت پیروان آن، امروز بر جهانیان آشکار گردیده است ترس و ضعف و واهمه‌ای به خود راه ندهند بلکه بیشتر با ثبات قدم و استقامت در صراط مستقیم ولایت و وحدت و اتّحاد و پیمودن این طریق الهی که این روش دشمنان در زمان همهٔ انبیاء و ائمّه و بزرگان دین (ع) بوده است که قرآن به آن ناطق می‌باشد و می‌فرماید: وَكَذَلِكَ جَعَلْنَا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوًّا شَيَاطِينَ الْإِنسِ وَالْجِنِّ ، همچنان که در زمان خود حضرت شاه نعمت‌الله نیز از این نوع تبلیغات سوء به وسیلهٔ شیاطین زمان ایشان وجود داشت، روش تقابل آن حضرت با این تبلیغات بهترین الگوی رفتاری ما باید باشد که می‌فرمایند:

    ما را چه از این که ناقصی بد گوید

    عیبی که به ما نیست یکی صد گوید

    ما آینه‌ایم و هر که در ما نگرد

    هر نیک و بدی که گوید از خود گوید

سلامتی و توفیق صوری و معنوی همهٔ فقرا و برگزارکنندگان این مجلس روحانی و نورانی، بزرگداشت حضرت شاه نعمت‌الله ولیّ (قُدِّسَ‌سِرُه) را از درگاه خداوند مهربان درخواست می‌نمایم. بسیار مشتاق بودم که خود در این مجلس شرکت نمایم ولی چون میسّر نشد به برادر مکرّم، خادم‌الفقرا آقای حسینعلی کاشانی بیدختی وفّقه‌الله مأموریت دادم که این پیام را قرائت نمایند ضمناً از درگاه الهی شادی روح مطهّر برادر بزرگوارم حضرت آقای رضاعلیشاه (قُدِّسَ‌سِرُه) را که واقف و بانی این امر خیر هستند مسئلت دارم.

والسَّلام عَلَيْكُم وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكَاتُه
التماس دعا؛ حاج دکتر نور علی تابنده مجذوب‌علیشاه
۱۳ رجب ۱۴۳۱ قمری عید ولادت با سعادت
مولی‌الموالی حضرت علی (ع) ۱۳۸۹/۴/۵


  1. سورهٔ بینه، آیات ۷ و ۸: کسانی که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته می‌کنند بهترین آفریدگانند. پاداششان در نزد پروردگارشان بهشت‌هایی است جاوید که در آن نهرها جاری است. تا ابد در آنجایند. خدا از آنها خشنود است و آنها از خدا خشنودند و این خاصّ کسی است که از پروردگارش بترسد.  ↩

  2. سورهٔ اعراف، آیهٔ ۲۶: لباس تقوا، آن بهتر است  ↩

  3. سورهٔ انعام، آیهٔ ۱۱۲: و این‌چنین برای هر پیامبری دشمنی از شیاطین انس و جنّ قرار دادیم  ↩