بیانیهٔ حضرت آقای حاج دکتر نورعلی تابنده مجذوب‌علیشاه طاب‌ثراه
به مناسبت نوروز


یَا مُحَوِّلَ الْحَوْلِ وَ الْأَحْوَالِ حَوِّلْ حَالَنَا إِلَی أَحْسَنِ الْحَالِ
اللَّهُمَّ رَبَّنَا أَنزِلْ عَلَيْنَا مَائِدَةً مِّنَ السَّمَاءِ تَكُونُ لَنَا عِيدًا لِّأَوَّلِنَا وَآخِرِنَا وَآيَةً مِّنكَ وَارْزُقْنَا وَأَنتَ خَيْرُ الرَّازِقِينَ

عید نوروز باستانی این یادگار حضرت زرتشت (ع) و میراث ماندگار نیاکان پاک ما ایرانیان که تجلّی‌گاه وحدت و همبستگی ملّی و مذهبی ما با بسیاری از اقوام و ملل و همراه با فصل بهار است که تجدید حیات طبیعت می‌باشد وسیله‌ای است برای حرکت تصاعدی در شیوه نوگرایی و تحوّل در روش زندگانی و رشد و تکامل فرهنگی و فکری و نوبهار توجّه می‌دهد که در پسِ هر زمستانی، بهاری سبز و با طراوت و شادی و سرور در انتظار ماست. خداوند مهربان در قرآن مجید به ما وعده فرموده است که: اگر در مسیر تکامل روحی و تغییر و دگرگونی خود و جامعه گام برداریم، درهای رحمت و برکاتش را به روی ما باز می‌فرماید. عید نوروز ایرانیان این امتیاز را دارد که هم ریشه در ملّیت ایرانی ما دارد و هم در اعتقادات مذهبی ما، زیرا بنا بر بعضی روایات، آفرینش و هبوط آدم (ع) و بعثت پیامبر اکرم (ص) و عید غدیر و خلافت مولی‌الموالی حضرت امیرالمؤمنین علی (ع) نیز در این روز بوده است. لذا رئیس مذهب حقّه شیعه امام ششم حضرت صادق (ع) هم دعایی که مشهور است و در کتب ادعیه مذکور است، فرموده‌اند همگان آن دعا را در زمان واحد یعنی هنگام تحویل سال با حال توجّه بخوانند.

اصولاً جشن و شادی لازمهٔ زندگی انسانِ امیدوار به آینده‌ای درخشان است و در اسلام هم که دین تعالی و تکامل انسان است به آن توصیه شده است و حدیثی منسوب به پیامبر اکرم (ص) است که فرموده‌اند: هرکس از جمال بهار و گل‌های پر نقش و نگار آن به شوق و هیجان نیاید و زاد و توشهٔ آخرت خود را آماده نکند بی‌گمان بیمار و نیازمند درمان می‌باشد لذا بهار طبیعت در دیدگاه فقرای الی‌الله و عارفان باللّه پیام‌آور الهی و منادی حضرت محبوب است که یادآور بهار جاودان و حیات ابدی عاشقان بوده و عارف، دلالت بهار را بر آن وجه باقی و حُسن ساقی می‌ستاید و خوش می‌سراید که:

مرغ زیرک نشود در چمنش نغمه سرای

هر بهاری که به دنباله خزانی دارد

عید نوروز ۱۳۹۰ شمسی را به عموم ایرانیان عزیز مخصوصاً برادران و خواهران ایمانی تبریک و تهنیت عرض می‌نمایم و از درگاه خداوند مهربان پرچم فقر را برافراشته می‌خواهم و برای همهٔ فقرا سلامتی و سرافرازی و سربلندی و سعادت و موفّقیت در تمام امور صوری و معنوی و رفع کلیّهٔ مشکلات و گرفتاری‌ها را مسئلت می‌نمایم و به مصداق إِنَّ الذِّكْرَى تَنفَعُ الْمُؤْمِنِينَ ، در طلیعهٔ سال جدید نیز همچون سال‌های گذشته بنا بر وظیفه و مسئولیت خطیری که به عهده دارم و هم به جهت علاقه و محبّتی که عموم فقرا در دل دارند، توجّه همهٔ عزیزان را به نکات مهم زیر جلب نموده و امیدوارم آن را نصب‌العین خود قرار داده و رفتار خود را با آن تطبیق نموده و موجبات خشنودی حقّ و ارواح طیّبهٔ اولیای دین را فراهم کرده و بدین‌وسیله به سعادت در دنیا و رستگاری در آخرت نائل آمده و زینت رهروان راه حق گردند:

  1. تقیّد به اجرای احکام شریعت مصطفوی و آداب طریقت مرتضوی که لازم و ملزوم یکدیگر می‌باشند از امتیازات سلسلهٔ جلیلهٔ نعمت‌اللّهی گنابادی بوده و هر دو برای نیل به حقیقت از تعهّدات ایمانی تمام فقرا می‌باشد.
  2. همانطور که با نزدیک شدن عید به نظافت منزل و خانه تکانی می‌پردازیم باید با آمدن عید نوروز خانهٔ دل را از غبار کدورت و رنجیدگی‌ها و زنگار غفلت و آلودگی‌ها پاک نموده و با صلح و صفا و مهر و وفا فضای خانهٔ دل را منوّر و معطّر سازیم و با نهایت اتّحاد و همدلی در تقویت این مکتب الهی دست در دست یکدیگر نهاده كَأَنَّهُم بُنْيَانٌ مَّرْصُوصٌ با هم قدم برداریم و بدانیم که:

    جان گرگان و سگان از هم جداست

    متحّد جان‌های شیران خداست

  3. عرفان به معنی خداشناسی و عرفان حقیقی همان روح اسلام و معنای واقعی قرآن و حقیقت تشیّع است چنین عرفانی امکان ندارد کاذب باشد زیرا هر چه غیر این باشد اصلاً عرفان نیست تا آن را کاذب بنامیم. دشمنان فقر و تشیّع همهٔ وسایل ارتباطی و اطلاع‌رسانی را از ما گرفته‌اند و چون تقویٰ مانع آنان نیست از هیچ دروغ و تهمت و بهتانی هم خودداری نمی‌کنند. در مقابل، وظیفهٔ فقرا آن است که بر ثبات قدم و تحکیم عقاید خود بیفزایند. اصولاً عرفان و تصوّف، مکتب صلح و آرامش است و شگفت آور است که چنین رویّه و خواسته‌ای چگونه و چرا باید مخالف داشته باشد ولی متأسفانه دچار روحیّهٔ جنگی شده‌ایم زیرا در مقابل دشمنانی که مجهّز به همه‌گونه سلاح مادی و فرهنگی و رسانه‌ای می‌باشند چاره‌ای جز دفاع نیست. اما با وجود همه‌گونه ضربات خصمانه‌ای که مانند پتک به قصد درهم‌ریختن و پاشانیدن ما بر ما فرود می‌آورند نه‌تنها بر بنیان مرصوص بودن فقرای این سلسلهٔ جلیله لطمه نمی‌زند بلکه این بنیان الهی را مستحکم‌تر نموده است و ما به همین دشمن هم دعا می‌کنیم و خیر او را از خدا خواهانیم زیرا مهم‌ترین خیر برای او ترک دشمنی با ماست و به این امید هستیم که او هم خیر و صلاح خود را خواهان باشد و او را توصیه می‌نماییم که:

    درخت دشمنی برکَن که رنج بی‌شمار آرد

    نهال دوستی بنشان که فرداتان به کار آید

    و گاهی بارقه‌ای از تأثیر این توصیه را می‌بینیم.
  4. فقرا در طول تاریخ در سیاست به معنی دروغ و حیله و فریبکاری دخالت نکرده و نخواهند نمود امّا با توجّه به پیشرفت‌های علمی و صنعتی و وسایل ارتباط جمعی و اطلاع‌رسانی، داشتن آگاهی‌های سیاسی و در جریان اخبار روز ایران و جهان قرار داشتن که در این زمان برای همگان میسّر است، برای فقرا هم لازم است تا وظایف اجتماعی خود را بهتر بدانند و مانند هر شهروند ایرانی از حقوق مسلّم شهروندی خود دفاع نمایند و مفهوم این آیهٔ شریفه را که می‌فرماید: مُّحَمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ که همین جملهٔ: «ما، در دفاع، سنگ خارا و در مهربانی، آب زلال هستیم» را پیوسته در نظر داشته و بر همین اساس انجام وظیفه نمایند.
  5. احترام و ادب نسبت به آقایان مشایخ محترم و مجازین نماز در حقیقت احترام و تعظیم شخص اجازه‌دهنده یعنی بزرگ زمان است. مشایخ و مجازین نیز مسلّماً خود را موظّف می‌دانند که با فقرا با نهایت محبّت و خدمت رفتار نموده و احترام اجازهٔ خود را نگه دارند و از حدود اجازهٔ خود تجاوز ننمایند و کاملاً مراقب سخنان خود مخصوصاً در مسافرت به شهرستان‌ها باشند و از هرگونه دستور یا سخنانی که ایجاد هرگونه اختلاف و پراکندگی در بین فقرا می‌نماید خودداری نموده و تا از نظر قطب وقت دربارهٔ موضوعی اطلاع کامل ندارند، اظهار نظر ننمایند، همچنین گفتار و رفتار آنان با یکدیگر باید چنان بر اساس اتّحاد و همبستگی و صمیمیّت باشد که فقرا بتوانند آن را الگوی رفتار و گفتار خود قرار دهند.
  6. چنانچه در فرمان بعضی از آقایان مشایخ کلمهٔ «درویش» به لقب آنها ضمیمه شده است مربوط به حالات مخصوصی است و تنها با تشخیص قطب وقت است که این کلمه در فرمان، ضمیمهٔ لقب شده است و این کلمه هیچ‌گونه امتیاز خاصّی را برای دارندهٔ آن نمی‌رساند همینطور تقدّم و تأخّر در صدور فرمان شیخی، ممتاز بودن او را نشان نمی‌دهد فقط طبق آنچه در رسالهٔ پند صالح فرموده‌اند و غالباً در فرمان‌ها هم اشاره شده است در تحیّت و رعایت آداب ظاهری این تقدّم توسط خود مشایخ نسبت به یکدیگر و همچنین فقرا باید رعایت شود و نیز کمالات صوری و معنوی آقایان مشایخ فضل الهی است که از باطن قطب وقت به آنان افاضه می‌شود..
  7. برگزاری مراسم سالگرد اقطاب بزرگوار سلسله که بیش از یک قرن است در بین فقرا معمول می‌باشد، کاری پسندیده است و هدف اصلی این مراسم آن است تا از خدمات و زحماتی که آن پیشوایان در راه هدایت و تربیت بندگان خدا تحمّل نموده و با تمام توان خود لِوای ولایت را برافراشته و چراغ پر فروغ فقرا را روشن نگه‌داشته‌اند، یادآوری شود و رویّهٔ آنان سرمشق ما قرار گیرد که در این صورت روح آنان شاد می‌گردد. در این مراسم یا شرح حال آنان خوانده شود یا فقرا می‌توانند از نوار سخنرانی‌های مجالس تهران تهیّه و استفاده نمایند و نیز در مورد اطعام هم با توجّه به تورّم اقتصادی و گرانی می‌توانند با مشورت با هم به صورت مشارکتی و به دور از هرگونه اسراف و افراط و با نهایت سادگی و بدون تشریفات برگزار نمایند.
  8. اصولاً همانطور که در اعلامیّه‌های قبلی و در سال‌های اولیّه هم تأکید نمودم برای رسیدگی به گرفتاری‌های خانوادگی و شغلی و اقتصادی فقرا و همینطور برای امور مربوط به حسینیه‌ها و مجالس فقری اصل مشورت را مورد نظر داشته باشند و عدّه‌ای از فقرای پیشقدم و با تجربه به این امر مبادرت نمایند تا از مراجعهٔ فقرا در این امور مادّی و دنیوی که در این زمان زیاد هم شده است به بزرگان کاسته شود و آقایان مشایخ و مجازین بیشتر به اجرای وظایف خود و تربیت روحی و باطنی فقرا بپردازند.
  9. اعضای خانواده‌های محترم فقرا با رعایت اصل محبّت و گذشت و تربیت صحیح فرزندان، هم در امر تحصیل و هم در تربیت و اخلاق و تحکیم روابط خانوادگی جدّیت کنند و از تجمّل‌گرایی و اشرافیّت و توقّعات بیجا دوری نمایند همچنین از اختلاط محرم و نامحرم حتّی در محافل خانوادگی هم پرهیز نمایند تا توفیق الهی بیشتر نصیب آنها شده و از طلاق که مبغوض خدا و رسول (ص) و از هم پاشیدگی اساس خانواده بوده و غالباً نتیجه‌ای جز پشیمانی و گرفتاری طرفین ندارد، جلوگیری شود.
  10. در درویشی که اصل و حقیقت تشیّع است، هیچ امری از امور مذهبی و عبادی بدون اجازهٔ قطب وقت نباید اجرا شود از جمله سخنرانی در مجالس فقری یا تفسیر و شرح مطالب قرآن و عرفان باید با اجازه باشد لذا مجالس و اجتماعاتی که با عنوان کلاس‌های تفسیر یا عرفان و تصوّف تشکیل می‌شود، اداره‌کنندگان کلاس‌ها و محلّ کلاس‌ها کاملاً مشخص است بنابراین چنانچه مجالس و محافلی با این عناوین در محلّی تشکیل و مخصوصاً شئونات مذهبی در آنها رعایت نگردد، ارتباطی به این سلسلهٔ جلیله ندارد.
    در همین مورد باید توجّه داشت که مشایخ و مجازین در امور مختلف و حدود اجازهٔ آنان نیز کاملاً مشخص می‌باشد و افرادی با عنوان شیخ یا مجاز مخفی نداریم ضمناً بالاترین کرامت برای مؤمن، بندگی حقّ و اطاعت امر او و خضوع و خشوع در برابر خدا و خدمت و فروتنی نسبت به بندگان خدا و مخالفت با هویٰ و هوس و نفس امّاره و مظاهر آن است پس فقرا کاملاً مراقب باشند چنانچه افرادی ادّعای هرگونه فرمان یا اجازه‌ای نمودند یا خود را شیخ و مجاز مخفی معرّفی کردند و یا اظهار کرامت و خوارق عادت نموده و یا ادّعا کردند که اجازهٔ طبابت یا روش‌های درمانی گوناگون را دارند، ادّعایشان نادرست و حتّی ممکن است از عوامل نفوذی بیگانه بوده و قصد گمراه کردن دیگران و آسیب زدن به این سلسلهٔ حقّه را داشته باشند.
  11. همانطور که توصیهٔ مؤکّد بزرگان سلسله و رویهٔ عملی فقراست مجالس فقری شب‌های جمعه که مستند به سورهٔ مبارکهٔ جمعه و مجالس شب‌های دوشنبه که منتسب به فرمایش ائمّه (ع) است، دری است از درهای بهشت و باغی است از ریاض جنان و شرکت‌کنندگان در آن مشمول رحمت و مغفرت الهی قرار می‌گیرند مخصوصاً در این زمان که حضور و اجتماع در این مجالس از اهمّ وظایف فقرا است و در زمان مجلس، بانی اصلی، حضرت مولیٰ می‌باشد تقیّد به حضور در مجالس فقری از موجبات ریزش رحمت حقّ و رونق این سلسله می‌باشد.
  12. بانیان مجالس فقری و خدمتگزاران در حسینیه‌ها و مجالس این توفیق خدمت را نعمتی ربّانی و موهبتی الهی بدانند و در خلوص نیّت و صداقت و بی‌توقّعی و ادب و احترام نسبت به میهمانان حضرت مولیٰ بکوشند و یقین داشته باشند که:

    روضهٔ خُلد برین خلوت درویشان است

    مایهٔ محتشمی خدمت درویشان است

    ای دل اینجا به ادب باش که سلطانی عشق

    موجبش بندگی حضرت درویشان است

    و اگر چه فقرا نباید عبادت و خدمت را به منظور دریافت هرگونه اجر و پاداشی انجام دهند:

    تو بندگی چو گدایان به شرط مزد مکن

    که خواجه خود روش بنده‌پروری داند

    ولی هر کار و خدمت خالصانه و با ارزشی نهایتاً به پاداش خود خواهد رسید. البتّه وظیفهٔ تمام فقراست که نسبت به این خادمان افتخاری با صداقت و فداکار، رعایت محبّت و احترام بنمایند.
  13. زیارت مکّهٔ معظّمه برای افراد مستطیع به عنوان حجّ واجب و زیارت مدینه منوّره و عتبات عالیات و قبور بزرگان دین و توسّل به ذیل عنایات آنان از شعائر مذهبی و موجب تطهیر قلب و تزکیهٔ روح و تکامل معنوی مؤمن است.
  14. مزار سلطانی بیدخت گناباد که اکنون مرقد مطهّر چهار نفر از اقطاب بزرگوار این سلسلهٔ جلیله و مطاف اهل دل است، رفتن به زیارت آن مکان مقدّس و توجّه فقرا و روی آوردن به آنجا با رعایت تمام آداب و وظایفی که برای زوّار و وافدین تعیین و در اتاق‌های مزار نصب گردیده است، لازم می‌باشد. مخصوصاً شرکت در کلاس‌هایی که حسب‌الامر فقیر در سالن کتابخانهٔ سلطانی تشکیل می‌گردد و بحمدالله مورد توجّه و استقبال بیدختی‌های عزیز هم قرار گرفته است و استفاده از کتب کتابخانه سبب ازدیاد جلال و رونق درویشی می‌گردد.

در پایان این بیانیّه، همهٔ فقرا را توصیه می‌نمایم که: با گفتار و اعمال شایستهٔ خود پیوسته در راه عظمت فقر و درویشی گام بردارند و در آغاز سال جدید با خدای خود تجدید عهد نموده با دل و زبان از گناهان خود استغفار نماییم و با محبّت و صمیمیّت با یکدیگر نور امید را در دل روشن بداریم که:

انبیاء گفتند نومیدی بد است

لطف و بخشش‌های ایزد بی‌حد است

از چنین محسن نشاید ناامید

دست در فتراک این رحمت زنید

امیدواریم حضرت قائم آل محمد (عج) با نور جمال خود دل همهٔ مؤمنین را نورانی و معرفت به نورانیّت خود را نصیب همهٔ ما فرماید.

اوّل فروردین ۱۳۹۰ شمسی
التماس دعا؛ حاج دکتر نورعلی تابنده (مجذوب‌علیشاه)


  1. سورهٔ مائده، آیهٔ ۱۱۴: بار خدایا، ای پروردگار ما برای ما مائده‌ای از آسمان بفرست تا ما را و آنان را که بعد از ما می‌آیند عیدی و نشانی از تو باشد، و ما را روزی ده که تو بهترین روزی دهندگان هستی.  ↩

  2. سورهٔ ذاریات، آیهٔ ۵۵: اندرز، مؤمنان را سودمند افتد.  ↩

  3. سورهٔ صف، آیهٔ ۴: مانند اینکه آنها بنایی محکم (اتّصال داده شده به هم) هستند  ↩

  4. سورهٔ فتح، آیهٔ ۲۹: محمّد پیامبر خدا، و کسانی که با او هستند بر کافران سختگیرند و با یکدیگر مهربان.  ↩