بیانیه ۲۷ ربیعالثّانی ١٤۳۳ (۱۳۹۱/۰۱/۰۱)
بیانیهٔ حضرت آقای حاج دکتر نورعلی تابنده مجذوبعلیشاه طابثراه
به مناسبت نوروز
در آغاز سخن، به نام خداوند آفرینندهٔ هستی شروع میکنیم.
عید نوروز از اعیاد مهم فارسی و ایرانی است. ایرانی و فارسی هم که میگوییم، نه محدود به این خط سیاسیای است که دور عدّهای از بشر کشیده شده و آنها را نسبت به دیگران و دیگران را نسبت به آنها بیگانه میگویند. این عید، عیدی است که در ترکیه، عراق، پاکستان، افغانستان، تاجیکستان و تمام این مناطق محترم میدانند. به خصوص که اسلام نیز از اوّل با این عید موافق بوده و این جشن و شادی را هم، برای بشر و برای مؤمنین مقرّر کرده است و هیچ به عزا و گرفتاری امر نفرموده است چون همهچیز را به دست خدا میداند و نه غیرِ او، آنچه میشود امر الهی است.
این عید را به خصوص به برادران ایمانی ما که عدّهای در اینجا حضور دارند و یک عدّهای که ما آنها را گلهای خانوادگی میگوییم در زندان و اسارت هستند ولی جایگاه واقعی آن زندانیان قلب ماست، بدنشان را در آنجا نگه داشتهاند ولی در دل ما جای دارند، تبریک میگویم. خوشبختانه شنیدم که تا حدّی آسایش و آرامش برایشان فراهم شده ولی به هیچوجه این آرامشها که توأم با تحقیر مکتب و تحریم عرفان باشد، جبران نمیکند. بنابراین مکتب اسلام از اهمیّت و ارزش انسانها صحبت کرده است و میفرماید: وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ ، بنیآدم را گرامی داشته و برای بنیآدم در همهٔ فصول جشن و شادی مقرّر کرده است. چون زمستان و تابستان هر دو مخلوق الهی است و برای ما هر دو یکنواخت است.
مطالبی که ذیلاً یادآوری میشود گرچه بارها صحبت شده و در همهٔ کتب نوشته شده است، معذلک به عنوان یادآوری عرضه میداریم:
- پایداری در نگهداشت نوروز و تمام یادگارهای گذشته نه تنها با اسلام مخالف نیست بلکه از خصوصیّات اسلام است که در علم حقوق اسلامی هم در مورد آن بحث میشود، این است که یکی از نکات مورد قبول اسلام، عرفان است و فقط عُرف و سُنّتهایی که با اصول دین اسلام مغایر باشد، باید حذف شود. امّا غیر از آن را نگه میداریم و قشون اسلام هم هرجا را فتح میکرد، این قاعده را رعایت مینمود. در مورد عید نوروز هم گرچه مسلمین قاعدهٔ احترام و رعایت عرفهای محلّی را میدانستند در زمان حضرت صادق (ع) نیز حضرت صریحاً فرمودند که این عید را نگه دارید و متبرّک است و ادعیهای هم برای آن فرمودند یعنی توجّه خاصّی داشتهاند که همین دعایی است که هنگام تحویل سال میخوانیم.
- دستورالعمل و برنامهٔ کاری که پیغمبر عظیمالشأنِ ما را از صورت ظاهر یک فرد عادی به بالاترین موهبت و مقام رسانید در واقع، قرآن کریم است که حاوی دستوراتی است که خداوند به بندگان خود داده است. بنابراین قرآن را با دقّت بخوانید. قرآن برای سر قبر و یا مردهها نیست. قرآن برای زندهها و آیندهٔ زندگی بشر است. منتها قرآن که میخوانید با دقّت و توجّه در معنای آن بخوانید تا از هر کلمه و هر جملهٔ آن نتیجهای عاید فکر شما بشود و برنامههٔ زندگانی قرار دهید.
- یکی از آثار مستقیم، نه غیر مستقیم از حضور در مجالس فقر و درویشی که مورد نظر است، آشنایی با اصول اسلامی و آشنایی با مشیّت الهی است. حضور مرتّب و مستمر در مجالس فقری شبهای جمعه و دوشنبه و رعایت نظم و سکوت و حال توجّه و مراقبه در مدّت زمان مجلس دارای نتایج و فواید زیادی برای فقرا بوده و مرتّباً یادآور تعهّدات اخلاقی فقیر است و همچنین نشاندهندهٔ همدلی و همبستگی و انسجام و وحدت فُقراست.
- شیرازهٔ دین اسلام، ولایت است. ولایت در درجهٔ اوّل به پیغمبر و مؤمنین و ائمّه، قوام دارد. مبنای ولایت، قرآن است که میفرماید: اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا یا آیهٔ إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ و بعد از آن هم به ائمّه میرسد. هستهٔ اساسی دین اسلام، ولایت است که به معنی قبول سُلطهٔ الهی بر خویش و احساس این امر است. بنابراین ولایت در نزد هر شخصی باشد، مورد احترام مؤمنین است. مؤمنین میدانند که این افراد همیشه در حیاتند و عِندَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ در مورد آنان هم گفته شده است. بنابراین زیارت قبور بزرگان مذهبی بسیار پسندیده است، چون آنان زنده هستند و ولایتی را که مرگ ندارد و ولایتی دائمی است در زمان حیات خود متجلّی میساختند، بنابراین احترامشان بر ما واجب است. در این زمینه البتّه مزار سلطانی بیدخت که چهار نفر از بزرگان عرفان در آنجا مدفون هستند، مورد احترام فُقرا هست و برای اینکه همگان از این زیارت بهرهمند شوند، رعایت نظم و ترتیبی را که در اعلامیّهها گفته شده است انشاءالله اجرا خواهید نمود و فقرای بیدختی عزیز که خود خادمان افتخاری این آرامگاه نورانی هستند باید الگوی دیگران در حضور در مجالس فقری و نماز جماعت باشند.
- دشمنان فقر و تصوّف، دشمنان عقیدتی هستند واِلّا ملّت ایران صلحطلب و صلحجو میباشند و این دشمنان ترفندهای مختلفی را به کار میبرند. یکی از این ترفندها، ایجاد اختلاف در عقاید است تا خود مؤمنین به دو گروه تقسیم شده و با هم ستیزه کنند. دشمنی دیگر، از طریق دیگری است که اعتقاد افراد به صلاح و نیکی را متزلزل کنند و در این مورد قرآن فرموده است: الَّذِينَ يُحِبُّونَ أَن تَشِيعَ الْفَاحِشَةُ ، آنهایی که بین مؤمنین اعمال ناشایست و یا اخبار ناشایست و دروغ رواج میدهند که گناه رواج پیدا کند، آنها از دشمنان دین و مذهب هستند. ترفند دیگر که همان نوعی رواج فاحشه و فساد است، ابتلاء به مواد مخدّر و محرّمات میباشد و از افتخارات سلسلهٔ ما این است که در صدوپنجاه سال پیش استعمال مواد مخدّر را در فقرا تحریم فرمودند یعنی در واقع بر مسلمین تحریم کردند ولی دشمنان عقیدتی ما به این نکته هم توجّه ندارند.
- خداوند در قرآن اُمّت اسلامی یعنی مسلمانها را به عنوان امّت وسط و معتدل شمرده است و بنابراین در تمام رفتار و گفتار و نوشتهجات به هیچوجه اغراق نکنید و باید از اغراقهایی که خیلی متداول است، دوری کنیم؛ انشاءالله.
- قرآن به ما خبر میدهد که وحی الهی بر موسی نازل شد و به آن حضرت فرمود (یعنی خطاب به پیغمبر ما فرمود که) وَذَكِّرْهُم بِأَيَّامِ اللَّهِ ، یعنی به موسی فرمود که ایّامالله را به یاد آنها بیاور و سفارش شده به آنان یادآوری کن که آن را نگهداری کنند، تمام ایّامی که یک سرور و پیروزی معنوی برای آنها حاصل شده، وقتی که از اسارت فرعون خلاص شدند و وقتی که در مقابل گوسالهپرستان گول نخوردند و به وحدت گراییدند. تمام این روزها از قبیل تمام ایّامی است که ارزشی و نقشی دارد. بنابراین در اسلام هم این ایّامالله هست. البتّه در بعضی موارد ایّامالله روزهای مشخصی مانند تولّد پیامبر و ائمّه، عید غدیر، عید قربان و عید فطر میباشد ولی ایّامالله دیگری هم هست که در هر زمان به مناسبتهای اجتماعی این صفت را به خود میگیرد. روز درویش یعنی سوّم اسفند که فقرا وحدت و هماهنگی خود را نشان دادند و دلبستگی آنها به یکدیگر و اینکه دلهایشان به هم راه دارد، برای همهٔ فقرا جشنی بود که به این مناسبت باید این روز را ما هم توجّه کنیم، همانطوری که تمام ایرانیها و حتّی در خارج، به این نکته واقف شدهاند.
- در عرفان، بانوان جایگاه والایی دارند و مسئولیت خطیری در تربیت نسل جوان داشته و در ساختن آیندهٔ فرزندانشان نقش مهمی به عهده دارند و نباید فساد جامعه را بهانهای برای بیبندوباری و دوری از معنویّت قرار دهند که یک نفر مثل زن فرعون ایمان و مکتب خود را با فداکاری خود حفظ نمود و به رنگ جامعهٔ فرعونی درنیامد. توجّه به این نکتهٔ مهم قرآنی برای خواهران ایمانی لازم است تا در حفظ عفّت و حجاب و مسئولیتی که در ملاقاتها و دید و بازدیدهای خانوادگی دارند به وظایف شرعی و فقری خود که متعهّد گردیدهاند، پایبند باشند و همچنین در مجالس فقری حتّیالامکان از بروز حالات درونی خود اجتناب نمایند.
- غالباً جداییها و کدورتهای بین مؤمنین منشأ مادّی دارد و اختلاف در مسائل دنیوی و مالی، زیان و آفتِ مهر و محبّت میباشد. در آغاز سال جدید همانطور که به نظافت خانه میپردازیم، خانهٔ دل خود را از هرگونه تیرگی و کدورت پاک نماییم و با یکدیگر با صلح و صفا، دیدار و آشتی نماییم و در شراکت و تجارت و قرض دادن و سایر تعهّدات مادّی براساس آیهٔ ۲۸۲ سورهٔ مبارکهٔ بقره رفتار نماییم و دقّت و محکمکاری نموده تا در نتیجه، روابط دنیوی و مادّی بر پیوندهای معنوی غلبه ننماید و دوستی و برادری ایمانی به قهر و جدایی تبدیل نگردد. (هر تعهّد را بنویسند).
- مکتب تشیّع (شیعه حقیقی) معتقد است که سیاست به معنی واقعی آن جزء دین و لازمهٔ مسلمانی است. همانطوری که در زیارت جامعهٔ کبیره خطاب به آن بزرگواران میخوانیم. وَأَنْتُمْ سَاسَةُ الْعِبَادِ (شما سیاست مدارترین بندگان هستید) زیرا سعی و همّت ائمّه (ع) در هدایت و ارشاد مردم به سوی خدا و نگهداری دین و حفظ مسلمین بود و حتّی بعضی از اصحاب ضعیفالایمان چون سیاستهای معاویه را میدیدند دچار شبهه شده و ایراد میگرفتند، سؤال خود را به امیرالمؤمنین علی (ع) عرض کردند، آن حضرت فرمود: آنچه در معاویه است و بدان عمل میکند، شیطنت است و کوردلان دنیاطلب فریفتهٔ آن شده و آن را سیاست میدانند، اگر رعایت تقویٰ لازم نبود، به این معنی سیاستمدارترین مردم بودم. پس مسیر پرهیزکاری و دینداری با سیاست به معنی فریبکاری فرق دارد، عالم فقر به پیروی از مولای خود از سیاست حقّهبازی و مردمفریبی دوری جسته و دخالت در این نوع سیاست را مانع درویشی میداند امّا سیاست حقیقی را دارند و دین را آلت و وسیلهٔ رسیدن به مطامع دنیوی قرار نمیدهند. بدیهی است به دست آوردن آگاهیهای سیاسی و اطّلاع از اوضاع سیاسی جامعهٔ خود و جامعهٔ جهانی و فعّالیتهای سیاسی، مشروط به آنکه خلاف شرع مطهّر نبوده و در جهت خدمت به همنوعان و هموطنان باشد، پسندیده است.
- دعا که خواندن خداست، به دل است که زبان هم اگر همراهی نموده و با حال توجّه بگوید مؤثّر میباشد، نور امید را در دل روشن نگه داشته و یأس که در حکم کفر است و مؤمن را از تلاش و مجاهده باز میدارد، از بین میبرد. در طلیعهٔ سال جدید با همدلی یکدیگر و از صمیم قلب برای همه، نیکیها و پاکیها را از درگاه خداوند خواسته و با توبه و انابه به درگاه الهی از همهٔ گناهان استغفار نماییم تا با زلال رحمتش پلیدیها و آلودگیهای روح همهٔ ما را شسته و قدرت پیمودن راه سیر و سلوک به طرف خود را به ما عنایت فرماید زیرا:
بیعنایات حق و خاصّان حق
گر مَلَک باشد، سیاه هستش ورق
هم دعا از تو، اجابت هم ز تو
ایمنی از تو، مهابت هم ز تو
گر خطا گفتیم، اصلاحش تو کن
مصلحی تو، ای تو سلطان سُخُن
کیمیا داری که تبدیلش کنی
گرچه جوی خون بُوَد، نیلش کنی
- ظهور و خروج حضرت قائم آل محمّد (عج) غایت آمال عارفان باللّه و مقصد نهایی سالکان الیاللّه است. تجدید عهد با ولیّ زمان نعمتی است که در دسترس فقرا بوده و باید توفیق بهرهمند شدن از این نعمت را از خداوند بخواهیم تا طعم ثمرهٔ این بیعت را خداوند به ما چشانیده و قبول ولایت مولیٰ در قلب مؤمن جلوه کند، لذا با اجرای احکام شریعت و آداب طریقت و بیداری اسحار و قرائت قرآن و دوام طهارت و شفقّت به خلق خدا و تواضع نسبت به مؤمنین و از دل بیرون نمودن هر نوع تیرگی و کدورت و خودخواهی و انانیّت که بزرگترین حجاب و مانع در تکامل معنوی است، زمینههای ظهور آن حضرت را فراهم آورند تا چنانچه طبق مصلحت الهی در عالم کبیر ظهور نفرمود، در دل مؤمن ظهور فرماید و آن را عرش الهی و محلّ تابش انوار نامتناهی ساخته و وجود مؤمن را پر از صلح و صفا نماید که معنی انتظار حقیقی همین است.
منتظر، چشمی بههم، یک چشم باز
کز کدامین سو رسد صید نیاز
منتظران را به لب آمد نفس
ای ز تو فریاد، به فریاد رس
التماس دعا؛ حاج دکتر نورعلی تابنده (مجذوبعلیشاه)
سه شنبه ۲۷ ربیع الثانی ۱۴۳۳ = اوّل فروردین ۱۳۹۱
-
سورهٔ اسراء، آیهٔ ۷۰: ما فرزندان آدم را کرامت بخشیدیم. ↩
-
سورهٔ بقره، آیهٔ ۲۵۷: خدا یاور مؤمنان است. ↩
-
سورهٔ مائده، آیهٔ ۵۵: جز این نیست که ولی شما خداست و رسول او و مؤمنانی که نماز میخوانند و هم چنان که در رکوعند انفاق میکنند. ↩
-
سورهٔ آل عمران، آیهٔ ۱۶۹: نزد پروردگارشان روزی داده میشوند. ↩
-
سورهٔ ابراهیم، آیهٔ ۵: و ایّام خداوند را به آنها یادآوری کن ↩
-
سورهٔ انفال، آیهٔ ۶۲: اوست که تو را به یاری خویش و یاری مؤمنان تأیید کرده است. ↩
-
سورهٔ مؤمنون، آیهٔ ۱۰۹: ای پروردگار ما، ایمان آوردیم ما را بیامرز و بر ما رحمت آور بهترین رحمت آورندگانی. ↩