نامهٔ حضرت آقای حاج سلطانحسین تابنده رضا علیشاه طاب‌ثراه
برای دستور کلّی فقراء به آقای فانی در مشهد


عرض می‌شود، سلامتی و مَزید عزّت و توفیق آن برادر مُکرّم را از خداوند خواستارم. مدّتی است نامه نرسیده، اِن‌شاءالله کسالتی عارض نیست. بطوری که مسموع شده، بعضی از اخوان در رعایت وظایف مُقرّره و مراقبتِ دستورات قُصور می‌ورزند و حتّیٰ گاهی در مجالس فقری هم شُؤون و حیثیّاتِ فقر را حفظ نمی‌نمایند، باعث تأثّر و تأسّف شد که چرا بعضی از ما باعث بَدنامی خودمان و فقر و بزرگان می‌گردیم!؟ اگر ما برخلاف وظایف رفتار کنیم، اضافه بر آنکه زیان مادّی و معنوی برای خودمان دارد، سبب ایراد و اعتراضِ بیگانگان و موجب لکّه دار شدن حیثیت فقر و بَدنامی دیگران می‌گردیم، و مسؤولیّت ما خیلی زیادتر از دیگران است، که خداوند در قرآن کریم برای نزدیکان پیغمبر (ص) آجرِ طاعت و عذابِ معصیت را دو برابر دیگران ذکر فرموده است. مرحوم آقای شهید طابَ ثَراه عبارتی به این مضمون فرموده‌اند که: «فقیر در حال معصیت مانند این است که آلت قتاله به دست بگیرد و قصد قتل صاحب خود نماید». فقیر باید بیش از دیگران مُراقب آدابِ شرع مُطهّر بوده و بدنام کنندهٔ نکونامان نباشد. مجالس فقری هم بسیار مقدّس و محترم و مخصوص یاد خدا و بندگی او و اِستشفاع از بزرگان دین و توسّل به آن بزرگواران است. باید آن مجالس را از آلودگی‌های ظاهری و پلیدی‌های روحی و معنوی پاک داشت و با ادب وارد شد.

شستشویی کن و آنگه به خرابات خرام

تا نگردد ز تو این دیر خراب آلوده

کسانی که نمی‌توانند آداب را رعایت کنند، خوب است حاضر در آن مجالس نشوند که باعث سَخَط خدا و پیغمبر و بزرگان دین می‌گردد.

امیدوارم تذکّرات فقیر مؤثّر واقع‌شده و از این به بعد بیش از پیش مُراقبت در آداب و وظایف دینی و شَعائر مذهبی بنمایند. خدمت اخوان سلام عرض و توفیق همه را خواستار و از همه درخواست دعا دارم.

وَالسَّلَامُ عَلَیْکَ وَفَّقَکَ الله
فقیر سلطانحسین تابنده
دوّم جمادی‌الاول ۱۳۸۸ مطابق ۱۳۴۷/۵/۶