بیانیهٔ حضرت آقای حاج شیخ محمد حسن بیچاره بیدختی گنابادی صالح علیشاه طاب‌ثراه
به مناسبت ورود به منزل جدید در محله صالح‌آباد بیدخت


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم

خدمت برادران ساکنین و متوقفین گناباد خصوصاً عرض می‌شود که به مناسبت انتقال به منزل جدید که منظور و مقصود عمده در ساختن تعمیر آن وسعت مکان برای پذیرایی و آسایش اخوان و محل مناسب خانقاه مخصوصاً در لیالی و ایام جمعه بوده است و البتّه بحمدالله انجام‌شده لازم دانستم تذکراتی به اخوان داده باشم که اوقاتی که معین می‌نمایم برای رفت و آمد و زمان زیارت و رجوع کارهای صوری را مسبوق شوند و ضمناً هم بعضی مطالب دیگر را یادآور شده که متذکر باشند و بلکه به آنها هم که مسبوق نباشند بفهمانند و دلالت بر خیر نمایند. اگر چه در بین احباب آداب ظاهر آنچه علائم حقیقت نباشد و تقید باشد، ساقط است و آدب به قلب و باطن است ولی بی‌ترتیبی و بی رویّه‌گی، موجب بی‌تکلیفی و غالباً تضییع حقوق سایرین و زحمت اخوان و بعضی اوقات موجب حسد و ایراد دیگران می‌شود.

  1. شبها و روزهای جمعه چنانچه مکرّر مذاکره شده و مسبوقند، مناسب است اختصاص داده شود به عبادات و توجّه و زیارت؛ و مایل نیستم که شب و روز جمعه غیر فقرای نعمت اللهی بیایند که بر آنها هم زحمت و بر فقرا هم خوش نیست مگر سایر دوستان به همان نظر و عنوان گاهی بیایند و فقرا هم گاهی هر کدام به غیر قصد زیارت بیایند در جمعه خوش ندارم قبل از ظهر اگر اظهاری هم نمایند جواب نمی‌دهم ملاقات و زیارت جمعه خالصانه باید باشد.
  2. شب‌های جمعه به مناسبت نبودن محل و وسعت در بیرونی، موقّتاً در مزار متبرّک مجالس منعقد می‌شود و چون شب‌های دوشنبه که به سیار معروف است و منازل اخوان وسعت ندارد در مزار است و مجلس روضه و مجامع دیگر هم در مزار منعقد می‌شود حالا که وسعت محل است و مکان محفوظ برای اقتدای همشیره‌ها در بین بیرونی و اندرونی هست، اجتماع در بیرونی خواهد بود و نماز هم جماعت خوانده بعد هم تا ساعت دو الی دو و نیم نشسته به ذکر و فکر و توجّه خود مشغول و برای مدد توجّه، کمافی السّابق کتاب خوانده خواهد شد و البتّه در حال توجّه آنچه شنیده و فهمیده شود بهتر مؤثر است و البتّه مراقب باشند که مطالب معارف حقّه را بفهمند و جدّیت در عمل داشته باشند که مجمع به صرف نشستن و برخاستن خاتمه نیابد، البتّه باید از هر جهت انشاءالله امتیازی با سایر باشد و حتّی‌الامکان قدر این‌گونه مجامع را بدانند، قدری بیدار شده در این‌گونه مواقع کار دنیوی را ترک و خستگی و غیره را بهانه نفس قرار نداده حتّی‌المقدور حاضر شده و غالباً هر کدام معاشرین خود را هم که متذکر نباشند یادآور شوند و این اجتماع و توجّه را مقدمه خیر دنیا و آخرت دانند.
  3. شب‌های جمعه بعد از انقضای مجمع، اتاق بزرگ غالباً برای توقف اخوان آماده است ولی تهیه غذا برای اخوان بیدخت و غیره نخواهد بود ولو مهمان موعودی باشد دیگران که وعده نداشته باشند نباید اسباب خجلت فراهم آورند هر کدام خواستند غذای خود را صرف و بعد در اتاق خانقاه بیتوته نمایند مانعی نداشته بلکه موجب خشنودی فقیر و رضای خدا و رسول خواهد بود خداوند توفیق عنایت فرماید.
  4. روزهای جمعه صبح در منزل قرآن خوانده، همشیره‌ها می‌آیند و تا یک ساعتی از روز در منزل و بعد برای مجلس روضه و وعظ به مزار متبرک می‌رویم که همان یک ساعت و نیم از روز شروع می‌شود بعد از مزار به بیرونی آمده و مختصری نشسته به اندرون می‌روم اخوان به خواندن کتب عرفا و مذاکرات دیانتی و توجّه در اتاق خانقاه مشغول باشند و البتّه و آنها که مراجعت به دهات نمی‌کنند قبل از ظهر متفرّق نشوند اَولیٰ است اخوان دهات هر کدام خواستند توقف نمایند تهیه غذا برای آنها دیده می‌شود و راجع به خودشان است بعد از ظهر نماز جماعت خوانده می‌شود. بعد از نماز متفرّق می‌شوند و بعد از ظهر امور دنیا و کسب اجازه داده شده و اشکالی ندارد غیر روزهای جمعه چون تهیه غذایی نخواهد بود هر یک از اخوان کاری داشت ممکن است صبح آمده قبل از ظهر مراجعت نمایند و مخصوصاً در امثال شب عاشورا و بیست و یکم رمضان تهیه دیده نمی‌شود و زحمت اهل منزل است.
  5. اخوان بیدخت در روز جمعه هر کدام به ناهار هم موعود نبودند در نماز مانعی در حضورشان نیست وسعت محل هست هکذا برای همشیره‌ها محلّ محفوظ هست.
  6. غیر شب و روز جمعه و شب دوشنبه به کارهای شخصی و عمومی مشغولم که باید برای امر معاش بر حسب تکلیف توجّه شود وقت خاص اختصاص برای زیارت اخوان نیست برای ملاقات مواقعی که در بیرون هستم ممکن است صبح‌ها غالباً تا یکی دو ساعت از روز در بیرونی نشسته برای رسیدگی امور، دستور کارها و محاسبات و عصرها برای درس که غالباً جنبه نفع عمومی آن غالب و به زبان ساده ادا می‌شود مخصوصاً تفسیر قرآن مدرسه می‌روم که ضمناً ملاقات اخوان هم می‌شود، ممکن است اخوانی که مایل به زیارت و استفاده هم باشند عصر به مدرسه حاضر شوند.
  7. فقرای خارج که به بیدخت وارد می‌شوند آنها که عیال ندارند منزل آنها کما فی السّابق نقداً مدرسه است و هر اتاقی فقط یک فرش و رختخواب مستعمل مختصر دارد آنها هم که عیال دارند منزل معین می‌شود که اسباب و فرش ندارد در منزل خودم هم اسباب زیادی از لزوم نداریم مسافرین خارج که اسباب مسافرت همراه دارند فقرای پیشکوه‌تون و براکوه و پس کلوت گناباد هم که می‌آیند به قصد توقف چند روز برای خود اسباب لازم و رختخواب بیاورند آسوده‌تر است.
  8. موقع زیارتِ همشیره‌های بیدخت، صبح جمعه است که برای استماع قرآن حاضر می‌شوند، روزهای دیگر اوایل آفتاب که برای استماع قرآن بیایند مانعی نیست. نماز شب و ظهر جمعه هم محل محفوظ برای اقتدا هست، نماز مغرب و عشا هم هر وقت در منزل باشم ممکن است اقتدا نمایند، آمدن همشیره‌های سایر دهات برای زیارت غیر جمعه که معین‌شده است موقع ندارد.
  9. زمین بوسیدن را که فقط برای اشخاصی که در ملاقات مؤمن وجهه‌ی الهی را دیده و بیاندازه خشنود شده حال شکرگزاری داشته برای حق‌تعالی سجده‌ی شکر گذارند روا است، دیگران به تقلید نکنند که از لغویات خواهد بود بلکه در صورت غفلت ممنوع است، آن اشخاص هم در هر موقع که موجب تقلید شود یا اسباب خیالات گردد حال شکر قلبی کافی است و مصافحه کردن که با حال صفا و محبّت باشد از عبادات است، ولی در مواقع بعد از نماز و اشتغال و تعقیبات یا سایر احوالی که شاید مخل حال حضور شود، خوب نیست، هکذا در بین مجالس روضه؛ و زیاد و تکرار در یک مجلس که در موقع زیادی جمعیت اسباب زحمت می‌شود مناسب نیست؛ در میان کوچه و ایستاده یا در مسجد هم خوش ندارم، مگر مسافری تازه رسیده در کوچه ملاقات شود، در اوقاتی که نشسته هستم ممکن است. مخصوصاً پا بوسیدن در میان کوچه را خوش ندارم و در سایر مواقع هم زیاد ایستاده نگاه‌داشتن و به تقلید کسی که حال محبّت آنها را بی‌اختیار وادار کند، پا بوسیدن خوب نیست مخصوصاً در مقامی که تقلید تصوّر شود یا اسباب حسد اغیار گردد.
  10. اشخاصی که اظهار طلب می‌نمایند اوّلاً در فکر تحقیق از اشخاص دانا و بینا و فهمیدن برآیند و اخلاق و اعمال خود را اصلاح نمایند و در مجالس فقری بنشینند و کتب عرفا با دقت بخوانند و عوض دامن گرفتن و ایستاده نگاه‌داشتن و امثال آن، سحرها بیدار شده و دامن من را بگیرند و خود به خدمت بایستند و هر کس به عنوان طلب بیاید در بیرونی نباید مهمان باشد اگر از خارج است و مسبوق باشند که اگر کار ظاهر داشته باشند بدون این عنوان ممکن است مساعدت شود، ولی بعد مساعدت نخواهم کرد. درویشی فقط بستگی برای آخرت است بدون غرض دنیوی، سایرین هم اگر در ظاهر مساعدت کار نخواهند و از باطن درخواست نمایند زودتر و بهتر مؤثر است.
  11. در غیر جمعه، صبحها قدری در بیرونی می‌نشینم بعد در منزل یا خارج می‌روم ولی هر کس کاری داشت تا ظهر حاضرم و غالباً وقت دارم؛ اشخاصی که فقط برای دیدن می‌آیند، در صورتی که فقط برای خاطر آنها مجبور به توقّف باشم، خیلی توقّف ننمایند بهتر است، سایرین هم کار خود را اظهار و بعد از انجام، زیاد ننشینند هر یک کاری دارند تا نشسته بگویند که دم منزل ایستاده نگاه ندارند؛ در موقعی که کسی مطلب خصوصی دارد مشغول صحبت است یا ایستاده مذاکره محرمانه دارد، ملاحظه داشته باشند تا دیگری مشغول سخن است سخن نباید گفت و زیاد نجوا درست نیست. و نوشتن شهادت و مُهر کاغذها چون تا شخصاً نشنوم نمی‌نویسم. در مواقعی که بیرونم کاغذ نیاورند برای این کار. مخصوصاً در نزنند بعد از ظهر به هیچ کاری نمی‌رسم، بعد از غذا برای نماز و خواب و صرف چای و بعد هم رفتن مدرسه است که تا نزدیک غروب تمام می‌شود برای دیدن و کار نیایند و مخصوصاً از خواب بیدار نکنند که هر کس برای کار هم آمد چون وقت ندارم انجام نمی‌شود و کلیةً هرکس را دعوت به ناهار یا شام بشود در وقت آن حاضر شده منتظر خبر ثانوی و اطلاع نباشند.
  12. مایلم که اخوان در غیر لیالی جمعه و دوشنبه هم با هم انجمن‌های خصوصی داشته و در مجلسها عوض مذاکرات لغویا غیبت، کتب عرفا یا سایر کتب که به حال دنیا و آخرت مفید باشد می‌خوانده باشند و در سایر دهات هم مجامع جمعه و دوشنبه مرتّب باشد.

وَالسَّلَامُ عَلىٰ جَمِيعِ الْمُؤْمِنِينَ وَفَقَهُمُ اللَّه لِمَا يُحِبُّ وَيَرْضَى