بیانیه عید اضحی ۱۳۵۷ (۱۳۱۷/۱۱/۱۱)
بیانیهٔ عید اضحی از نامهٔ مبارکهٔ «پند صالح»
به قلم حضرت آقای حاج شیخ محمدحسن بیچاره بیدختی گنابادی صالحعلیشاه طابثراه
ستایش بیآلایش، یکتا دارایی را سزد، که هستیها همه از تابش اوست و پَرستش و نیایش، بیهمتا خدایی را زیبد که دانا و بینا و توانا و برگشتِ همه به او و پیدایش از اوست. بخشندهای که در مراحل هستی خواهش استعداد هر ذرّه را بخشوده، و مهربانی که راه بازگشت به سوی خود را برای بندگان در گشوده. بالاترین عنایتش، راهنمودی است به راه بندگی خود توسط پیامبران و بهترین نعمتش برگزیدن ما است به پیرویِ پیغمبرِ آخرالزّمان. خداوند مهربانا، دَم از بندگی تو میزنیم و چنگ به ریسمانِ کشیدهٔ تو زدهایم، ما را توفیق ده که به راهنمایی پیغمبر محبوب و بندهٔ خالص تو محمد بن عبدالله (ص) رو به سوی تو آوریم و به دستور او رفتار نماییم و دل را به ولایت و اِنقیادِ اوصیاءِ آن بزرگوار روشن سازیم.
سپس با درخواست توفیق از خداوند منّان این بیچارهٔ ناتوان و خادم درویشان محمّد حسن گنابادی مفتخر در طریقت به لقب صالحعلیشاه برای تذکّر و یادآوری وظایفِ اسلامی و ایمانی به برادران روحانی و سالکانِ طریقتِ مرتضوی و رهروان در سلسلهٔ نعمت اللّٰهی سلطان علیشاهی این نامه و دستور را برحسب تقاضای جمعی از آنها مینگارد و ضمناً جهاتِ عدیدهٔ ذیل که مؤیِد و کمک این نامهنگاری گردیده منظور و ملحوظ میدارد:
دیباچه شامل: پنج بند (اوّل - دوّم - سوّم - چهارم - پنجم در ۱۱ صفحه در جهات عَدیده. متن شامل: ۱۳۰ صفحه حروفچینی شده با حاشیه در موضوعات زیر: فکر و تحقیق - ایمان - ذکر و فکر - کتمان سرّ - اخلاق - خدمت - تعظیم اَمر و نهی - تأهّل - شفقّت - روش زندگانی - مشورت. و در خاتمه، «خلاصه صفات مؤمنین به شرح زیر آورده شده است.
خلاصهٔ صفات مؤمنین
در خاتمه برای ازدیاد توجّه خواننده صفات و اخلاق مؤمن واقعی را که نایابتر از کبریت احمرست و از فرمایشات خدا و رسول و حضرت مولی الموالی و سایر موالی علیهمالسلام است به جای خلاصه آنچه تا اینجا نوشته شد مینویسم که در این مورد تکرار هم مطلوب و برای تأکید و تذکّرست:
مؤمن خداخواه و خداجوست، نیّت خالص، و دل خاشع، و تن خاضع دارد. پایش از راه بیرون نرود، و بر راه نلغزد. دوستیاش بیآلایش و کردارش بیغش باشد. به خود پرداخته، به دیگران نپردازد، و از خود برخود ترسان و دیگران از او در امان باشند. نگاهش به معرفت، بهرهاش عبرت، خاموشی او حکمت، گفتارش حقیقتست. دانایی را با بردباری، و خِرد با پایداری، و گذشت با توانایی، و شجاعت با نرمی و مهربانی دارد. و هنگام نیکی کردن شادان، و از بدی پشیمان، و بر خود ترسان باشد. پایان کار را بسنجد و در سختیها پافشاری کند، و در هر حال و هر کار یاری از صبر و صلوة جوید، و آماده و مهیّای مرگ باشد، و ساز و برگ آن را فراهم سازد. سرمایه عمر را بیهوده نگذراند و در نیکی صرف نماید و سفارش به نیکی نماید. حیائش بر شهوت چیره باشد، و گذشتش بر خشم، و دوستی بر کینه، و قناعت بر آز، جامه مانند مردم پوشد، در میان آنها زندگانی کند، و دل به آنها نبندد و در کار بندگی شتاب کند، و کار امروز به فردا نیاندازد، و در دنیا میانهروی کند، و از معصیت خود را نگاه دارد، زیانش به کسی نرسد، به بدکننده بر خود نیکی کند، و با آن کس که از او بگسلد بپیوندد و محروم کننده را ببخشد، سؤال از کسی نکند، و درخواست دیگران را رد نکند، روی نیاز جز به بینیاز نبرد، و نیاز نیازمندان را برآورد، انصاف نخواهد و انصاف دهد، خود را از لغزش نگاه دارد و همیشه مقصر شمارد، و از لغزش دیگران درگذرد، دشمن ستمگری و یار ستمکشیدگان باشد. از سردی مردم دلگیر نگردد، تجسّس عیوب نکند، و عذر پذیرد و عیب پوشد، از چاپلوسی مردم شاد نگردد، از بدگویی اندوه به خود راه ندهد. با مؤمنین یکدل باشد و در شادی آنها شاد و به گرفتاری آنها اندوهناک گردد، اگر تواند به همراهی چاره اندیشد و دل آنها را خوش سازد، و اگر نتواند از خدا درخواست چاره نماید، برای آنها خواهد آنچه برای خود خواهد و بر آنها پسندد آنچه بر خود پسندد، از مؤمن قهر نکند و پند در پنهان دهد، و نیکی آنها در آشکار و پنهان خواهد. به روی آوردن دنیا خوشنود نگردد و از رفتن آن اندوهگین نشود. همّت بلند دارد، به عادات بد خو نکند. لغزش را تکرار نکند، تا نپرسند نگوید و چون گوید کم و سنجیده گوید، کردارش گواه گفتارش باشد، از تدبیر زندگانی فروگذار نکند، از فریب و دورویی و دروغ بر کنار باشد، و خود را بزرگ نشمارد و دیگران را پست نبیند، کسی را سرزنش نکند و با مردم نستیزد، و با زنان کم نشیند ولی به آنها مهربان باشد و دلشان خوش دارد، دل همسایه را بدست آرد، صدا را بلند نکند، سخنچینی نزد کسان ننماید، در اصلاح کوشد، در حکم از درستی نگذرد، ستم روا ندارد، در خنده پرده حیاء ندرد، درکارها شتاب نکند نام مردم به بدی نبرد، حفظ الغیب همه نماید، دشنام ندهد، دوست دانا گزیند و از یار بد بپرهیزد، یاور ستمزدگان و یار آوارگان و ناتوانان باشد، با درویشان نشیند و خوشنودی مردم را بر خوشنودی خدا نگزیند، و به مال و جان و اندام در همراهی کوتاهی نکند، او را که خواندند بپذیرد، بر دوستان به دیدار سلام کند، در کار مشورت نماید، در مشورت خیانت نکند، رشوت نگیرد، گرچه حقالزحمه و حقالجعاله که ناروا نیست ستاند و اگرچه دقّت در این مضامین با سنجیدن خود و کردارمان ناامیدی آورد ولی کرم خدا بیپایان و فضلش فراوانست، نباید دست از طلب داشت و آنچه به تمام نتوان دریافت همهاش را نتوان گذاشت:
گرچه وصالش نه بکوشش دهند
در طلبش آنچه توانی بکوش
باید کوشید و این صفات را میزان ساخته کردار را بر آن سنجید و خود را گناهکار و تبهروزگار دیده با نیاز از درگاه بینیاز پوزش خواست:
بنده همان به که ز تقصیر خویش
عذر به درگاه خدا آورد
ورنه سزاوار خداوندیش
کس نتواند که به جا آورد
امید که به همه دوستان حال بندگی و نیازمندی بخشد و به آنچه پسند مولی است موفق دارد و هر چند کوشیدم که نامه مختصر گردد، خامه تندی کرده و نامه به درازی کشید از دوستان پوزش میخواهم.
وَالسَّلامُ عَلیٰ مَنِ اتَّبَعَ الْهُدیٰ
به تاریخ عید اضحی ۱۳۵۷ هجری قمری
مطابق ۱۱ بهمن ۱۳۱۷ شمسی