قطب سی و هشتم حضرت محبوبعلیشاه

محبوبعلیشاه قدس سرّه العزیز
وَ قُدوَةِ العَارِفينَ وَ قِبلَةِ السَّالِكين جَامِعُ الشَّريعَةِ وَ الطَّريقَةِ المُتِخَلِّقِ بِالأخلاقِ الحَسَنَة مَحبُوبِ أولياءَ اللّٰهِ مولانا و مقتدانا جناب آقای الحاج علي تابنده محبوبعليشاه قُدِّسَ سِرُّهُ العَزيز سليل جليل حضرت آقای رضاعليشاه طابَ ثَراه. در هفتم ذیحجه ۱۳۶۴ قمری مطابق با ۲۲ آبان ۱۳۲۴ شمسی (۱۳ نوامبر ۱۹۴۵) قدم به عرصهٔ وجود نهادند. پس از طی مراحل اوّلیهٔ تحصیلات به تهران عزیمت نمودند و پس از تحصیل در دانشگاههای مشهد و تهران و با نوشتن دانشنامهٔ تحصیلی خود تحت عنوان سیر عرفان در ادبیات قرون ششم و هفتم هجری در تیر ماه ۱۳۴۸ تحصیلات لیسانس در رشتهٔ زبان و ادبیات فارسی را به اتمام میرسانند و در تاریخ ۱۵ ربیع الثّانی ۱۳۴۸ قمری مطابق با اوّل شهریور ۱۳۴۳ مشرّف به فقر و وارد سلوک الی الله گردیدند. حسبالامر پدر عالی مقدارشان مدّتها نزد شیخ جلیل جناب حاج سید هبةالله جذبی به تحصیل علوم دینی پرداختند تا در تاریخ پانزده شعبان ۱۴۰۱ مطابق با ۲۸ خرداد ۱۳۶۰ مأذون به اقامهٔ نماز جماعت شدند و در تاریخ ۲۱ رمضان ۱۴۰۵ قمری مطابق با ۲۰ خرداد ۱۳۶۴ فرمان دستگیری و هدایت طالبین با لقب محبوبعلی به نام مبارک ایشان شرف صدور یافت. ایشان حسبالامر پیر بزرگوار خود حضرت رضاعلیشاه به مسافرتهای متعددی در داخل و خارج کشور اقدام نمودند و در عید غدیر (۱۸ ذیحجّة) ۱۴۰۶ قمری مطابق با ۲ شهریور ۱۳۶۵ فرمان خلافت و جانشینی به نام ایشان صادر شد. در ۲۴ محرم سال ۱۴۱۳ نیز به اخذ اجازهٔ روایت از جانب ایتالله حاج شیخ محمّد جواد غروی نائل شدند و در ۷ جمادی الاولی همان سال اجازهٔ روایت دیگری از طرف آیتالله حاج میرزا علی آقا غروی علیاری بنام ایشان صادر گردید.
برخی از تألیفات ایشان از قرار ذیل است: رسالهٔ سیر عرفان در ادبیات قرون ششم و هفتم هجری، رسالهٔ حضور قلب، رسالهای در جبر و تفویض، مکتوبات (مجموعهای از جواب به اسئلهٔ سائلین معنویت و حقیقت)، خورشید تابنده، ظهور العشق الاعلی، عهد الهی.
پس از رحلت حضرت رضاعلیشاه عهدهدار سرپرستی فقراء نعمتاللّهی شدند ولی این مدّت چندی به طول نیانجامید و در روز پنجشنبه ۶ رمضان ۱۴۱۷ مطابق با ۲۷ دی ۱۳۷۵ همدمی پدر و اجداد عالی مقدار خود را انتخاب و قالب جسمانی را تهی نمودند. مزار ایشان در بقعهٔ متبرکهٔ سلطانی در بیدخت گناباد میباشد. خلیفه و جانشین منصوص ایشان حضرت آقای دکتر حاج نور علی تابنده ملقّب به مجذوبعلیشاه ارواحنا لتراب مقدمه فداه میباشند.
حضرت محبوبعلیشاه در روزهای قبل از رحلت خود پاکات سربستهای را به یکی از اخوان تحویل فرمودند. این پاکات پس از رحلت ایشان مفتوح گردید که حاوی دستخط تلگرافهایی به همهٔ مشایخ بود که متن و گراور آنها ذیلاً آورده شده است:
تلگراف رحلت حضرت محبوبعلیشاه به جناب آقای محقق به دستخط مبارک خود ایشان
هو الله
مشهد جناب حاج عزیزالله محقق نجفی
کوی آب و برق خیابان ویلا، ویلای دهم، پلاک ۲۸۰، کد پستی ۸۸/۹۱۷
زمان من منقضی شد و خداوند اراده فرمود که سرپرستی فقرا و ارشاد طالبین راه حق را بعموی بزرگوار و وارسته و عارف جناب دکتر نورعلی تابنده مجذوبعلیشاه واگذار نمایم، لذا جنابعالی نیز همآنند دیگر مشایخ و فقرا حضورشان شرفیاب و تجدید عهد نمائید. ضمناً اذن جدید خواسته و رد و قبول ایشان را رد و قبول فقیر بدانید. با حضرتعالی و کلیهٔ فقرا وداع نموده، امیدوارم روحم را بفاتحه شاد نمائید. ضمناً فرمان جداگانه برای جناب مجذوبعلیشاه نوشتهام که بطور جداگانه خوانده خواهد شد.
فقیر علی تابنده محبوبعلیشاه

تلگراف رحلت حضرت محبوبعلیشاه به جناب آقای مردانی به دستخط مبارکشان
هو الله
کرج میدان شاه عباسی محلهٔ اصفهانیها منزل آقای حاج یوسف مردانی
برادر مکرّم آقای یوسف مردانی درویش صدقعلی زمان من منقضی شد، امر دین من الله واگذار است به عموی مکرّم سلیل جلیل حضرت آقای صالحعلیشاه اعلی الله مقامه الشّریف جناب دکتر نورعلی تابنده مجذوبعلیشاه زید عزّه، تجدید عهد نموده ایشان را شفیع قرار دهید، از ایشان ملتمسانه بخواهید برای این حقیر دعا نمایند. فقراء را به خدا و ایشان سپردم.
فقیر علی تابنده محبوبعلیشاه

تلگراف رحلت حضرت محبوبعلیشاه به جناب آقای میرمطلّب به دستخط مبارک خود ایشان
هو الله
دبی امارات متّحدهٔ عربی (دِیرَ) دِیْرَ کد پستی ۱۳۳۲
برادر مکرّم آقای حاج میرمطلّب میرزائی مشتاقعلی فقیر را خواستند لذا سرپرستی فقرا من الله واگذار است بعموی مکرّم و دانشمند محترم و عارف بزرگوار جناب حاج دکتر نورعلی تابنده مجذوبعلیشاه. تکلیف حضرتعالی تجدید عهد نمودن و اطاعت از ایشان است. رد و قبول ایشان را رد و قبول فقیر بدانید. با شما و کلیهٔ فقرا تودیع نموده تأکید بر اطاعت از حضرت مجذوبعلیشاه مینمایم. والسّلام.
فقیر علی تابنده محبوبعلیشاه

تلگراف رحلت حضرت محبوبعلیشاه به جناب آقای شریعت به دستخط مبارکشان
هو الله
قم خیابان ارم کوی شریعت مقابل داروخانهٔ نصر پلاک ۵۷۸
برادر مکرّم آقای حاج سید احمد آقا شریعت فیض علی سلّمه الله من همدمی پدر و اجداد عالی مقدار خود را انتخاب کردم و از آنجائیکه این رشته گسستنی نیست باشارة غیبی زحمت سرپرستی فقرا را بعموی عارف و فاضل خود جناب دکتر نورعلی تابنده مجذوبعلیشاه ادام الله ظلّه الشّریف واگذار نمودم. حضرتعالی نیز سریعاً تجدید عهد نموده سرپیچی از فرمان آن بزرگوار استکبار از حق است. شما و سایر فقرا را بخداوند متعال و حضرت مجذوبعلیشاه سپردم. البته در اینمورد فرمان علیحدّه نوشتهشده که در زمان مقتضی اعلام خواهد شد.
فقیر علی تابنده محبوبعلیشاه غفره الله

تلگراف رحلت حضرت محبوبعلیشاه به جناب آقای حائری به دستخط مبارک خود ایشان
هو الله
تهران پاسداران اختیاریه جهانینسب پلاک ۵۵ همکف
خدمت برادر مکرّم جناب آقای شمسالدّین حائری ارشادعلی زید عزّه مشیت الهی چنین است که فقیر علی تابنده محبوبعلیشاه رخت بربندم و در فراق فقرا بسوزم و بسازم. تکلیف حضرتعالی و بقیهٔ آقایان مشایخ و فقرا رجوع بعمّ مکرّم و وارسته جناب دکتر نورعلی تابنده ادام الله ظلّه الشّریف میباشد. آنچه که ایشان اراده فرمودند برای همه مطاع است. پس از وصال فقیر بمعبود و معشوق حقیقی فرمان ایشان در اختیار همگان قرار خواهد گرفت و تا آن زمان نیز سرپرستی فقرا با ایشان خواهد بود و از آنجائیکه هر یک از مأذونین در طریقت ملقّب به لقبی خاص هستند آن بزرگوار را به لقب مجذوبعلی ملقّب نمودم. در کلیهٔ امور امر ایشان را اطاعت نموده و فرمایش جناب دکتر نورعلی تابنده بمنزلهٔ عرض فقیر علی تابنده محبوبعلیشاه میباشد. والسّلام.
فقیر علی تابنده محبوبعلیشاه

تلگراف دیگر رحلت حضرت محبوبعلیشاه به جناب آقای حائری به دستخط مبارکشان
هو
۱۲۱
تهران خیابان جنوبی پارک شهر، حسینیهٔ امیرسلیمانی
برادر مکرّم جناب شمسالدّین حائری ارشادعلی خداوند مرا به لقای خود طلبید. تکلیف جنابعالی رجوع بخلیفه و جانشین این فقیر عموی مکرّم جناب دکتر نورعلی تابنده مجذوبعلیشاه سلّمه الله میباشد. تجدید عهد نموده اطاعت نمائید. رد و قبول ایشان را رد و قبول فقیر بدانید. سلام مرا بعموم فقرا رسانیده حلیت بطلبید. در خاتمه اطاعت از جناب دکتر نورعلی تابنده مجذوبعلیشاه تأکید مینمایم.
فقیر علی تابنده محبوبعلیشاه

-
متن فرمانهای ایشان (فرامین اجازهٔ اقامهٔ نماز جماعت، اجازهٔ دستگیری و ارشاد و فرمان خلافت و جانشینی) در کتاب پرواز عشق در کهکشانها نوشتهٔ محمّد رضاخانی صفحات ۴۶۵ - ۴۶۲ آمده است. ↩