تمثال مبارک حضرت آقای رضاعلیشاه قدس سرّه العزیز
تمثال مبارک حضرت آقای رضاعلیشاه
قدس سرّه العزیز

قطب العارفین و ملجاء السّالكین نتیجة الاولیاء و زبدة الاصفیاء زین العرفا و قرّة عین الفقراء مولانا المعظّم و ملاذنا المحترم الحاج سلطانحسین تابنده رضاعلیشاه فرزند ارشد حضرت صالحعلیشاه ملقّب به فضل‌الله در ۲۸ ذیحجه ۱۳۳۲ قمری مطابق با ۲۵ آبان ۱۲۹۳ شمسی پا به عرصهٔ وجود گذاشتند. پس از تحصیلات مقدماتی در بیدخت نزد پدر بزرگوار خود و سایر مدرّسین محلّی، در سال ۱۳۱۰ شمسی به امر حضرت صالحعلیشاه به اصفهان مسافرت کردند و موفق به اخذ اجازهٔ روایت شدند. پس از ۵ سال توقّف در اصفهان به طهران آمدند و وارد دانشکدهٔ معقول و منقول شدند و همزمان در دانشسرای عالی مشغول تحصیل گردیدند و در سال ۱۳۵۸ قمری موفق به اخذ گواهینامهٔ لیسانس می‌شوند. سپس به دستور پدر بزرگوار خود به گناباد تشریف برده و در ظلّ تربیت ایشان به ریاضت و تصفیه روح پرداختند و در ۱۵ شعبان سال ۱۳۶۹ به اجازهٔ اقامهٔ جماعت و تلقین اوراد و اذکار لسانی نائل گردیدند و در ۱۱ ذیقعدهٔ الحرام همان سال مأذون به ارشاد طالبین و دستگیری با لقب رضاعلی شدند تا اینکه در ذیقعدهٔ سال ۱۳۷۹ قمری به جانشینی حضرت صالحعلیشاه با لقب رضاعلیشاه معین گردیدند.

حضرتش مسافرتهای متعددی به کشورهای افغانستان و پاکستان و هندوستان و ممالک مختلف عربی و مصر و فلسطین و کشورهای اروپایی داشتند و چند سفر به بیت الله الحرام تشریف می‌برند. در هر سفر با علماء اعلام و مراجع تقلید ملاقات می‌کردند و در سفری به نجف، ایت‌الله حاج شیخ محمّد حسین آل کاشف الغطاء پس از مذاکرات مفصّل در مسائل غامض فقهی به ایشان اجازه اجتهاد می‌دهند. علاوه بر این بسیاری دیگر از علماء اعلام درجات اجتهادی به نام ایشان صادر نموده‌اند که از جملهٔ آنها می‌توان به درجات اجتهاد صادره توسط ایات عظام سید محمّد موسوی نجف‌آبادی، سید مهدی درچه‌ای، ابوالمجد محمّد رضا مسجد شاهی اشاره نمود.

پس از رحلت حضرت صالحعلیشاه به موجب نصّ صریح ایشان عهده دار سرپرستی فقرای نعمت‌اللّهی سلطانعلیشاهی شدند و مسند ارشاد به وجود ایشان زیب و زینت یافت.

حضرتش تألیفات بسیاری دارند که اکثر آنها چندین بار به حلیهٔ طبع درآمده است. اسامی کتب تألیفی ایشان که به چاپ رسیده‌اند بدین قرار است: تجلّی حقیقت در اسرار فاجعهٔ کربلا، رسالهٔ خواب مغناطیسی، شرح حال خواجه عبدالله انصاری، ترجمهٔ دعاء ابوحمزهٔ ثمالی، فلسفهٔ فلوطین، نابغهٔ علم و عرفان در قرن چهاردهم هجری، تاریخ و جغرافی گناباد، یادداشتهای سفر به ممالک عربی، خاطرات سفر حج، گردش افغانستان و پاکستان، سفرنامهٔ از گناباد به ژنو، رسالهٔ رفع شبهات، رسالهٔ رهنمای سعادت، نظر مذهبی به اعلامیهٔ حقوق بشر، قرآن مجید و سه داستان اسرارآمیز عرفانی، ده سخنرانی، التّاریخ المختصر فی احوال المعصومین الاربعهٔ عشر (ع)، سه گوهر تابناک از دریای پر فیض کلام الهی. برخی کتب دیگر ایشان همانند سیر تکاملی وحرکت جوهری و کتاب فلسفهٔ ابن رشد و ترجمهٔ کتاب الکشف عن المناهج الادلهٔ فی عقاید الملّهٔ و چندین جُنگ خطی و مکتوبات بسیاری از ایشان چاپ نشده باقی مانده است.

حضرتش در سحرگاه ۱۱ ربیع الاوّل ۱۴۱۳ مطابق با ۱۸ شهریور ۱۳۷۱ قالب جسمانی را تهی و به وصال دلدار نائل آمدند. مزار ایشان در بقعهٔ متبرکهٔ سلطانی در بیدخت گناباد می‌باشد.


ترجمهٔ اذن روایت و اجتهاد حضرت رضاعلیشاه از جانب آیت‌الله محمّد موسوی نجف‌آبادی:

بسم‌الله الرّحمٰن الرّحیم

سپاس خدای را که فرستندهٔ پیامبران و استوار دارندهٔ براهین هدایت برای جویندگان راه است و ما را از متمسّکین به شریعت خاتم پیامبران و ولایت امیر مؤمنان و امام متّقیان و ائمة الهداه المهدیین قرار داد و الصّلوٰة و السّلام بر فرستادهٔ مبعوث او برای جمیع خلق محمّد و آله الطّیبین الطّاهرین خصوصاً عموزاده و وصی و وزیر او ریسمان محکم الهی و برگزیدهٔ صاحب جاه الهی امیر مؤمنان و قائد سعادات برگزیدهٔ دو عامل از خاندان طه و یس و درود پیاپی به ایشان تا روز دین. و بعد از آنجائی که علم اشرف خصلتها و اکمل کمالات و زیباترین جمالات و برترین عظمتها و زیباترین زیبائیهاست و تردیدی نیست که اشرف همهٔ علوم علم قواعد دین است که سبب هدایت جویندگان راه می‌شود و توسط آن احکام شریعت شناخته و ادلّهٔ تفصیلیهٔ آن استنباط می‌گردد و وسیله‌ایست برای رسیدن به سعادت ابدی و سیادت دائمی. بخصوص علم حدیث که یکی از دو پایهٔ اصلی و دو ریسمان اتّصال و دو راهنمای رساننده به دو ثقل هدایت است که سرور دو جهان تمسّک به آنها را امر فرموده و به همین منظور خداوند تعالی برای حفظ دین و احکام خود علماء و مستحفظین شرایع و احکام را معتمد قرار داده است زیرا ایشان شناختی را که از اهمیت علم باید بیابند کسب کرده‌اند و همّت خود را آنطور که لازم است صرف آن کرده‌اند. از کسانی که در این طلب کوشیده‌اند و به اجتهاد رسیده‌اند و در تحصیل این مطلب بذل جهد نموده‌اند و به سعادت علم و عمل نائل آمده‌اند و این مسیر را پیموده‌اند أوفر اکمل عالم و فاضل کامل دارندهٔ کل فضائل اشخاصی که نزدیک و شبیه به ایشان هستند صاحب فکر نقّاد و طبع روان و فضل فراوان و ذهن صافی آراسته به همهٔ نیکوئیها و وارسته از جمیع عیوب مولای ما سلطانحسین فرزند عالم فضیل و محدّث جلیل بزرگوار قطب العارفین و کهف السّالکین التّقی النّقی المؤتمن مولای ما شیخ محمّد حسن که خداوند بقای ایشان را طولانی نماید؛ همانا که خداوند ایشان را حفظ خواهد کرد، پس تلاش و جهد نمودند و نفس خود را به زحمت انداختند و در تحصیل علم با صعوبت و مشقّت کوشش کردند و آن را از اهلش بدست آوردند و از سرشت خود اخذ کردند و دُرهای خود از صدفهای اربابان فضلشان را به هم آمیختند و خدای را سپاس که از علماء اعلام و فقهای عالی‌مقام و محدثّین عظام کرام گردیدند و در استنباط مسائل احکام شرعیه از ادّلهٔ تفصیلیهٔ آن اقتدار یافتند. از خداوند تعالی مسئلت دارم که در رسیدن به غایت کمالات و عروج و مدارج فضل و کمال و خروج به اعلاترین معارج علم و فضائل موفق باشند. همانا که از من اجازت خواستند که از کتب اخبار و مؤلفات علمای ابرارمان روایت کنند. پس به جناب ایشان اجازت دادم که از هر آنچه که از نظر من صحیح است و از کتب اخبار و مؤلفات اصحاب خوبمان بالاخص کتب چهارگانه الکافی- الفقیه- التّهذیب- الاستبصار که از زمانهای گذشته مرجع بوده‌اند و کتب سه‌گانه متأخّر الوافی- الوسائل- البحار الانوار که بسیار مشهورند و مانند آتش بر منار و خورشید در وسط روزند و هر کدام از مشایخ کبار که از شیخ و استادم بارع و جامع احکام فقیه اصولی شیخ فتح‌الله نمازی اصفهانی معروف به شریف که خدا به او جزای خیر دهاد روایت کنند و به طرقی که از شیخ و استادش سید آقا میر محمّد هاشم خوانساری اصفهانی از شیخ علّامه شیخ مرتضی انصاری از مولا احمد نراقی از شیخ سید مهدی مشهور به بحرالعلوم از استاد فرید وحید آقا محمّد باقر بهبهانی از پدر مولا محمّد اسماعیل از مولا محمّد باقر مجلسی از پدرش مولا محمّد تقی مجلسی از شیخ بهاءالدّین عاملی اعلی الله مقامه به روش مذکور در اربعین وی روایت کنند. ایشان را به تقوای الهی و مراعات جانب احتیاط که راه نجات است وصیت می‌کنم و از خداوند برای خود و ایشان توفیقی که به محمّد و آل او صلّی الله علیه و آله عطا شد را مسئلت دارم. در ماه شوّال سال ۱۳۵۴ تحریر گردید.

الاحقر محمّد موسوی نجف‌آبادی


ترجمهٔ اذن روایت و اجتهاد حضرت رضاعلیشاه از جانب آیت‌الله محمّدرضا مسجدشاهی:

بسم‌الله الرّحمٰن الرّحیم

ای آنکه کائنات حدیث وجوب وجودش روایت کنند و موجودات همه از جود و نعم فراوانش سخن گویند. حمد و سپاس مر تو را از برای نعمت‌هایت و درود بر سرلوحهٔ دفتر دوستانت و مشک ختام پیامبرانت و باطن سرّ اوّلت و رسول مرسلت که طریقهٔ او واضح‌ترین شرایع و آشکارترین حقایق است و بر خاندان او که از پدران و اجدادشان اصّح حدیث عصمت را روایت نمودند. امّا بعد از ستایش و درود همانا فاضل کامل و دریای فضل و دانش که ساحلی بر او نیست و سالک راه‌های وصول و فیلسوف معقول و منقول سلطانحسین معروف به بیچاره که بعد از جدّ بزرگوارش ریسمان علم را با نیت مصمّم برگرفتند و همّت خود را در تحصیل آن مصروف کردند بطوریکه روز و شب خود را مشغول آن نمودند تا به نهایتی که می‌بایست برسند نائل آمدند و به زودی چون ماهی رخشان در حدّ امثال خود خواهند شد و طریقهٔ پدر و اجدادشان را احیاء خواهند نمود استجازت خواستند که در زمرهٔ راویان اخبار ائمه باشند. ایشان مجاز هستند از من و آنچه که از نظر من صحیح است و از سید شریف بزرگوار عمید عراقی و مرجع کل حاج سید محمّد قزوینی از دائیش حاج سید مهدی از عموی صاحب کرامتش سید باقر از دائیش سید مهدی معروف به بحرالعلوم از استادش مولا محمّد باقر اصفهانی معروف به بهبهانی از پدر بزرگوارش محمّد اسماعیل از مولا محمّد باقر مجلسی از پدرش محمّد تقی مجلسی اوّل از شیخ بهاءالدّین محمّد عاملی از پدرش شیخ عزالدّین حسین عاملی از شیخ زین‌الدّین عاملی شهید ثانی از شیخ علی بن عبدالعالی میسی از همنامش محقق کرکی از شیخ علی بن حلال جزایری از شیخ احمد فهد حلّی از ابن شهریار الخاذن از شیخ محمّد بن مکی شهید اوّل از شیخ فخرالدّین از پدرش شیخ بن یوسف علّامهٔ حلّی از طرق کثیره که در اجازت مبسوطه مدونه مضبوط است روایت کنند. و ایشان را وصیت می‌کنم به آنچه که مرا به آن وصیت کرده‌اند و به مشایخ کرام و سخنان راست و درست آنها و به علوم اهل‌بیت علیهم السّلام یعنی احتیاط در دین و تلاش در رفع حوائج مسلمین و تقوای الهی در همه حال و درود بر محمّد و آله خیرنبی وخیرآل.

تحریر شد توسط این بنده ابوالمجد محمّدرضا مسجدشاهی به سال ۱۳۵۵ هجری قمری


ترجمهٔ اذن اجتهاد حضرت رضاعلیشاه صادره از جانب آیت‌الله سید مهدی درچه‌ای:

بسم‌الله الرّحمٰن الرّحیم

الحمدلله ربّ العالمین و الصّلوٰة و السّلام علی سیدنا محمّد و آله الطّیبین الطّاهرین و بعد از آنجائی که علم اشرف خصلتها و اکمل کمالات و زیباترین جمالات و برترین عظمتهاست و تردیدی نیست که اشرف همهٔ علوم علم قواعد دین است که سبب هدایت جویندگان راه می‌شود و بخصوص علم حدیث که یکی از دو پایهٔ اصلی و دو ریسمان اتّصال و دو ثقل هدایت است که سرور دو جهان تمسّک به آنها را امر فرموده و به همین منظور خداوند تعالی برای حفظ دین و احکام خود علماء و مستحفظین شرایع و احکام را قرار داده است و از اینگونه افراد است جناب عالم فاضل و فاضل کامل فخر فضلاء راشدین آقا سلطانحسین آقا گنابادی معروف به بیچاره فرزند عالم کامل حاج شیخ محمّد حسن که خداوند متعال آنها را از بلیات و محنتها حفظ فرماید که به جِد در طلب و بذل جهد در تحصیل این مطلب به سعادت علم و عمل نائل گردیده‌اند. پس نباید مخفی داشت که همانا ایشان به بالاترین مراتب رشاد و ارشاد رسیده‌اند و تمییز دهندهٔ صحیح از ناصحیح گشته‌اند و خداوند متعال را شکر می‌گذرام که بر ایشان منّت گذارد و از خداوند موفقیت ایشان را در توفیق بیشتر کمالات مسئلت دارم. از حسن ظنّی که به من دارند اجازه خواستند و ایشان مجاز هستند که از هر آنچه که از نظر من صحیح است و از کتب اخبار و تألیفات علمای ابرار ما و بالاخص کتب چهارگانهٔ الکافی- الفقیه- التّهذیب- الاستبصار که همیشه و در همهٔ ازمنه مرجع اصلی بوده‌اند و کتب سه‌گانهٔ متأخر الوافی- الوسائل- البحار الانوار که به غایت مشهورند بر طبق آنچه که از مشایخ بزرگوارم و اساتید عالیقدرم که سپاهیانی برای اسلام هستند و منجملهٔ آنها شیخ و استادم علاّمه مولا محمّد کاظم خراسانی طاب‌ثراه و از شیخ و استادش علاّمه زمان خود حاج میرزا محمّد حسین شیرازی قدّس سرّه از شیخ و وحید زمان خود شیخ مرتضی انصاری از مولا احمد نراقی از بزرگ ما بحرالعلوم از استادش آقا محمّد باقر بهبهانی از پدرش مولا محمّد اسماعیل از رئیس محدّثین و فخر فقها و محققین علاّمهٔ زمان خود مولانا محمّد باقر مجلسی قدّس سرّه از پدرش مولا محمّد تقی مجلسی از شیخ و وحید زمانه و فرید دوران خود شیخ بهاءالدّین عاملی بر اساس اسناد ذکر شده در اربعین وی روایت کنند. ایشان را به تقوای الهی و مراعات جانب احتیاط که راه نجات است وصیت می‌کنم و در همه حال مرا از دعا فراموش ندارند. از خداوند برای خود و ایشان توفیقی که به من عطا شود مسئلت دارم و صلّی الله علی محمّد و آله الطّیبین الطّاهرین.

سید مهدی درچه‌ای


ترجمهٔ اذن روایت و اجتهاد حضرت رضاعلیشاه از جانب آیت‌الله محمّد حسین آل کاشف الغطاء:

بسم‌الله الرّحمٰن الرّحیم

سپاس خدای را که از مواهب آنچه را که رواست بر علماء روزی نمود و صلّی الله علی سید انبیائه محمّد و آله مجاز الحقیقة و حقیقة المجاز. و بعد از آنجائی که خداوند با جلال و عظمت خلق را بیهوده نیافریده و آنان را به حال خود رها نکرده و در غیر راه هدایت راهیشان نکرده پس برای هدفی که آنان را برای آن هدف آفریده است انبیاء را فرستاد و اوصیاء را تعیین نمود. وقتی‌که حکمتش بر غیبت ولی امرش عجّل الله فرجه قرار گرفت برای علماء پس از تهذیب نفس و عقل از طریق مجاهدت و کوشش فراوان در تحصیل کمالات نیابت امام و مقام مرجعیت و زعامت را قرار داد و از آنان عهد و پیمان گرفت که آنچه که از هدایت و بینات نازل شده را کتمان نکنند. و از کسانی که جهد نموده‌اند و عمرشان را در تحصیل درجات متعالی و مواهب عالیه صرف کرده‌اند عالم ربّانی عَلَم اَنور شخصیت یگانه‌ای که در معرفت و تعین و ظهور معارف شخص دوّمی نظیر ایشان نیست، عزیز من و فرزند روحانی من شیخ سلطانحسین تابنده بیچاره ادام الله تاییداته هستند که خداوند ایشان را نگاه داشت تا قوه و استعدادشان به کمال برسد و شایستهٔ استنباط احکام با ملکة اجتهاد و عالمی از بزرگان علماء و پیشوای بندگان خدا گردند. ایشان بر طریق پسندیدهٔ علماء سلف و اساطین دین از من اجازهٔ روایت خواستند. از آنجائی که ایشان را بر این کار شایسته دیدم به ایشان اجازه دادم که از من به طرقی که اجازهٔ من از اساتید و مشایخ بزرگوارم صحیح است همانند محدّث نوری صاحب کتاب المستدرک و حاج میرزا حسین و میرزا خلیل طهرانی و مشایخ خاندانم از آل کاشف الغطاء رضوان‌الله علیهم اجمعین روایت کند. امید من به ایشان و وصیت من به ایشان این است که در جمیع احوال از گفتار و کردار جانب پرهیزگاری و احتیاط را بر خود لازم بدانند و مرا از دعای خیر فراموش نکنند همانطور که من ایشان را فراموش نمی‌کنم و تمام کوشش خود را به آنچه که سعادت بندگان در دنیا و آخرت در آن است صرف نمایند و همیشه مؤید به دعای پدرشان باشند. از مدرسهٔ علمیه ما در نجف اشرف صادر گردید. ۱۴ جمادی‌الثّانی ۱۳۷۰ قمری

محمّد حسین آل کاشف الغطاء


  1. حضرت آقای حاج محمّد حسن گنابادی صالحعلیشاه طاب ثراه.  ↩

  2. تامّ و کاملی که هیچ‌چیز آن ناقص و کم نباشد.  ↩

  3. حضرت آقای حاج محمّد حسن گنابادی صالحعلیشاه طاب ثراه.  ↩