قطب نوزدهم حضرت میر شاه کمال الدّین عطیة الله اوّل
وَ الزَّاهِدِ الأعدَلِ وَ تَسبيحِ الجَمَالِ الأجمَلِ السَّيَّدِ الأبجَل مير شاه كمال الدّين عطية اللّٰه الأوّل طابَ ثَراه، خلیفه و جانشین پدر بزرگوارش شاه حبیب الدّین محبّ الله اوّل است. و پس از آن جناب قطب بیستم میرشاه برهان الدّین خلیلالله دوم عهدهدار ارشاد عباد گردید. و بعد از وی قطب بیست و یکم میرشاه شمس الدّین محمّد اوّل طبق امر میرشاه برهان الدّین بر مسند خلافت آن جناب جلوس و به هدایت عباد اشتغال ورزید. و پس از انقضاء زمان آن جناب قطب بیست و دوم جناب میرشاه حبیب الدّین محبّ الله دوم به رتبهٔ ارشاد و دستگیری خلائق نائل آمد. و چون آن جناب مدّت ومقرر حیات را به نهایت رساند خلافت خود وهدایت خلق را به قطب بیست و سوم میرشاه شمس الدّین محمد دوم واگذار فرمود. و آن جناب پس از خود قطب بیست و چهارم میرشاه کمال الدّین عطیة الله دوم را به جانشینی خود منصوب فرمود. و جناب میرشاه کمال الدّین دوم منصب خلافت و هدایت را بعد از خود به قطب بیست و پنجم میرشاه شمس الدّین محمد سوم تفویض فرمود. و آن جناب قطب بیست و ششم جناب شیخ محمود دکنی را به جانشینی خود و راهنمائی عباد منصوب فرمود. و جناب شیخ محمود قطب بیست و هفتم شیخ شمس الدّین دکنی را به منصب خلافت خود و ارشاد عباد تعیین فرمود. و جناب شیخ شمس الدّین بیست و هفتمین قطب سلسله معروفیه است.
و چون این بزرگواران همه در هندوستان توطّن داشته و در زمان سعادت اقتران آنها ایران تحت نفوذ و هدایت معنوی و سلطه سلطنت ظاهری سلسلهٔ صفوّیه بوده و روابطی هم بین هندوستان و ایران وجود نداشته، لذا شرححال بعضی از این بزرگواران در هیچ یک از تألیفات ایرانِ زمان معاصرشان و نه بعدها ثبت و ضبط نشده، و نویسنده با تمام جدیت و کوشش خود متأسفانه شرححال چند نفر از آنان در هیچ جا ندیده، حتی از دوستان هندوستان در این باره کمک خواستم و تا این تاریخ به نتیجه نرسیده امیدوار از باطن خود آن بزرگوارانم که بعداً موفق شده، شرححالی از هریک تهیه و ضمیمه این اوراق نمایم و اینک به شرححال قطب بیست و ششم جناب شیخ محمود دکنی میپردازیم.