موضوع غنا و حرمت آن یكی از مسائل مهمّه فقهی است
كه در تعیین و تحدید و تعریف و مصادیق آن اختلاف بسیاری ميباشد و اقوال زیادی در
آن باب ذكر شده است؛ ولی در حرمت آن تقریباً نزد فقهای شیعه اختلافی نیست ولی معنی
و منظور از آن به اختلاف ذكر شده، چنانكه بعضی معنی لغوی آن را مطلق آواز و بعضی
كشیدن صوت و برخی رقیق نمودن و نیكو كردن صوت و گروهی بلند نمودن آواز گفتهاند كه
همه آنها در معنی لغوی آن ذكر شده است، و بعضی فقها آن را كشیدن صوت و ترجیع دادن
آن بهطوری كه طربآور باشد گفتهاند، معانی دیگری هم برای آن ذكر كردهاند كه شرح
آن موكول به كتب فقه استدلالی است.
در مصداق حرمت هم اختلاف شده و بعضی هر صوتی را
كه دارای ترجیع باشد - خواه طربآور باشد یا نباشد - حرام گفتهاند، و بنابراین قول
هر شعری كه با ترجیع و مدّ صوت خوانده شود هرچند مدح یا مرثیه ائمّه -
علیهمالسّلام - و بلكه خواندن قرآن با آن وضع باشد صحیح نیست و جزء غنا محسوب
ميشود؛ چنانكه عبداللَّه بن سنان از معصوم(ع) روایت كرده كه فرمود: اِقرَؤوا
الْقُرْآنَ بِاَلْحانِ الْعَرَبِ وَ ایاكُمْ وَ لُحُونَ اَهْلِ الْفِسْقِ وَ
الكَبائِر.(۱۴۴)
و بعضی از فقها مانند مرحوم فیض كاشانی نقطه
مقابل قول بالا را گفته و غنای حرام را اختصاص دادهاند به آنچه مشتملبر امر حرامی
در خارج باشد كه شرح آن را در باب كسب مغنّیه از كتاب معایش و مكاسب وافی ذكر نموده
و استدلال كرده به آنچه از حضرت سجاد - علیهالسّلام - در كتاب من لا یحضره
الفقیه(۱۴۵) روایت شده كه سؤال كردند از خریدن كنیزك خوش آواز، فرمود: ما عَلَیكَ
لَوِ اشْتَرَیتَها فَذَكَّرَتْكَ الْجَّنَةَ. یعنی، بِقرائَةِ الْقُرانِ
وَالزُّهْدِ وَالْفَضائل الّتی لَیسَتْ بِغِناءٍ، وَ امّا الغِناءُ فَمَحْظورٌ.
یعنی، باكی ندارد اگر تو را به یاد بهشت آورد (یعنی به واسطه قرائت قرآن و ذكر زهد
و فضائل) بهطوری كه غنا محسوب نشود ولی اگر غنا باشد ممنوع است. سپس فیض اشاره
ميكند كه ظاهر این است، جمله اخیر از كلام خود صدوق است. و در باب ترتیل قرآن نیز
در كتاب صلوة از پیغمبر (ص) روایت كرده كه فرمود: لِكُلِّ شَيءٍ حِلْیةٌ و
حِلْیةُ الْقُرْآن الصَّوْتُ الْحَسْنُ.(۱۴۶)
و نیز در آنجا روایت كرده از حضرت صادق -
علیهالسّلام - كه فرمود: كانَ عَلی بْنُ الْحُسَین(ع) اَحْسَنَ النّاسِ صَوْتاً
بِالْقُرْآنِ وَ كانَ السَقّائُونَ یمُرُّونَ فَیقِفُونَ بِبابِهِ یسْتَمِعُونَ
قِرائَتَةُ وَ كانَ اَبو جعفُر - عَلیهالسّلام - اَحْسَنَ النّاسِ صَوْتاً(۱۴۷).
یعنی، حضرت علی بن الحسین - علیهالسّلام - خوش آوازترین مردم بود در قرآن، و
سقایان كه از جلو منزل حضرت عبور ميكردند صدای حضرت را كه ميشنیدند در جلو منزل
ميایستادند و گوش ميدادند. و حضرت باقر(ع) نیز خیلی خوش آواز بود.
بعضی هم آن را به غیر موارد مرثه و مدیحه اهل بیت
و قرآن اختصاص داده و گفتهاند: غنا، خواندن اشعاری با تحریر و ترجیع است هرچند
طربآور نباشد مگر در قرآن یا مدیحه و مرثیه اهل بیت، و به همان اخبار گذشته و
امثال آنها استدلال نمودهاند. و جمعی از محقّقین فقها و بیشتر بزرگان عرفا
گفتهاند: غنای محرم هر صوت لهوی است كه شخص را از یاد خدا باز دارد و به دنیا و
هوی و هوس مشغول كند، نه آنكه مطلق صوت حسن با ترجیع غیرلهوی حرام باشد كه مرحوم
شیخ مرتضی انصاری این نظریه را ابراز فرموده و نظریه بزرگان عرفا مخصوصاً در طریقه
نعمةاللّهیه كه ما بدان افتخار داریم همین است؛ زیرا در دیانت مقدّسه اسلام دستور
داده شده كه مؤمن واقعی حتّيالامكان باید در كارهای دنیوی نیز یاد خدا و وجهه امر
را درنظر داشته باشد كه در اینصورت كار دنیا نیز اگر از مكاسب محلّله باشد حكم
عبادت را پیدا ميكند ولی اگر امری سبب توجّه به دنیا و توغّل در شهوات و غفلت كلّی
از حقّ و یاد خدا گردد، آن امر بالطّبع مخالف حركت استكمالی روحی بشر و باعث سیر
قهقرائی و استدراج ميگردد و نزد خدا و بزرگان دین ناپسند و بلكه مطرود است كه:
كُلّما یشْغَلُكَ عَنْ ذِكْراللَّهِ فَهُوَ صَنَمُكَ. یعنی، هرچه شخص را از یاد
خدا باز دارد، او حكم بت را دارد؛ از اینرو غنا اگر مشتملبر صوت لهوی باشد حرام و
مبغوض خدا و بزرگان است ولی اگر اشعار توحید و اخلاقی و مدیحه یا مرثیه بزرگان دین
و اشعاری كه انسان را به یاد خدا و سلوك الياللَّه بیاورد و اشاراتی درباره محبّت
ایمانی و دین داشته باشد خوب و اشكالی ندارد، كه با نظریه مرحوم فیض و فتوای شیخ
تطبیق ميكند. و بزرگان سلسله نعمةاللّهیه، همین عقیده را داشته و آنچه را كه لهوی
باشد خواه تنها شعر لهوی و خلاف یا با آلات طرب ضمیمه باشد حرام ميدانند؛ چنانكه
استعمال خود آلات طرب را نیز حرام و نواختن آنها را مذموم ميدانند و در مجالس
مذهبی كه دارند فقط اشعار مناجات و اخلاق و مدیحه و توسّل و غزلیات عرفانی خوانده
ميشود و البتّه اگر صوت حسن باشد بهتر ميپسندند. ولی سماع كه بعضی اصطلاح دارند
كه به نواختن مزمار و دف و سایر آلات و خواندن اشعار گوش فرا ميدهند، در سلسله ما
ممنوع و غیر جائز است؛ زیرا سلسله علیه نعمةاللّهیه تقید به آداب شرع مطهّر را
لازم دانسته و تخلّف را بههیچوجه جایز نميدانند بلكه خود را بیشتر از دیگران به
آداب ظاهر شرع مقید ميدانند. و اگر افرادی در سلسله برخلاف این دستور رفتار كنند،
از اطاعت دستورات خارج شده و رفتار خلاف آنها نزد بزرگان ناپسند است و البتّه این
قبیل اشخاص كه مقید نیستند، در بین خود مسلمین و عموم شیعه نیز وجود دارند و
نميتوان رفتار آنها را مدرك برای عموم قرار داد.
در خاتمه این نكته را نیز باید تذكّر داد كه
كسانی كه قائل به حرمت غنا ميباشند، دو مورد را استثناء نمودهاند: یكی آواز
خواندن برای شتر كه برای تسریع در حركت او ميخوانند؛ دیگر در عروسيها مشروط آنكه
با امر لهوی محرم خلاف شرع ضمیمه نشود كه شرح آن در كتب فقهیه مذكور است.
۱۴۴) قرآن را به آواز عرب بخوانید و از آوازهای
اهل فسق و گناهان كبیره دوری كنید [اصول كافی، كتاب فضل قرآن، باب ترتیل قرآن، حدیث
۳].
۱۴۵) كتاب حدود، حدیث ۵۰۹۷.
۱۴۶) هر چیزی زینتی دارد و زینت قرآن آواز خوب است [همان، حدیث
۹].
۱۴۷) همان، حدیث ۱۱.
نقل از رساله رفع شبهات، تألیف: حضرت آقای حاج سلطانحسین
تابنده رضاعلیشاه ثانی قدس سرّه سبحانی، چاپ پنجم، تهران، انتشارات حقیقت، ۱۳۷۷. |
|||
|